حسین بن منصور حلاج با نام واقعی ابوالمغیث عبدالله بن احمد بن ابی طاهر از جزو بهترین شاعران و در درجه خودش شاعر معروف سده سوم در ایران بودهاست.این شاعر معروف در تاریخ ۲۴۴ هجری چشم به جهان گشود.این شاعر معروف بدلیل گفتن اعتقادات خود که مخالف عفاید اعراب بود به شهرت رسید.وی در زمان یکی از خلافای عباسی بخاطر اظهار نظرهای تندش در مخافت با اعتثادات مسلمانان افراطی بود به مدت هشت سال روانه زندان شد. بعد این شاعر معروف از زندان بیرون امد و بعد هزار ضربه شلاق به او زندند و به طرز فوق العاده دردناکی وی را به قتل رسانده و جسدش را سوزانند.
مهاجرت و ازدواج
وقتی که استادش به بصره تبعید شد، حسین هم با او به بصره رفت. بعد از مدتی در ۱۸ سالگی به بغداد مهاجرت کرد و شاگرد عمرو بن عثمان مکی به مدت ۱۸ شد. حلاج در بصره با امّالحسین، فرزند ابویعقوب اقطع صوفی، منشی جنید، ازدواج کرد و سه پسر و یک دختر از این زن به دنیا اورد.استادش به شدت مخالف ازدواج وی بود. این ازدواج اختلاف شدیدی بین استاد و پدرزنش، ابویعقوب ایجاد کرد.استاد این شاعر معروف وی را ترد کرد. او هم به بغداد رفت.
فوت این شاعر معروف
رفتار حلاج سبب شد که اعتراض کنندگان به حیلهگری و شعبده محکوم شدند. در اخرسر حلاج بخاطر فتوای ابوبکر محمد بن داوود تاسیس کننده مذهب ظاهریه که فتوا این بود که واجب است کشتن حلاج احتلافی میان علما ایجاد کرد و سبب شد که حلاج در بغداد دستگیر و پیش برخی از قضات و روحانیون معروف و سرشناس، برود و بازجویی شود.بعد از گفت و شنودهایی در آن جلسه، علما و قضات آن دوران، مثل «قاضی ابوعمرو» به این نتیجه رسیدند که وی اعدام شود. آن موقع، این شاعر معروف را به زندان انداختن و در انتظار دستور مقتدر عباسی خلیفه ان موقع ماندند. مقتدر، در پاسخ شان گفت:
اگر علما، فتوا به ریختن خونش دادند، وی را به جلاد بسپارید تا هزار تازیانه بر او بزند و اگر هلاک نشد، هزار تازیانه دیگر بزند و سپس او را گردن زنند. حامد بن عباس، وی را به محمد بن عبدالصمد، رئیس شهربانی وقت سپرد تا در تاریکی شب، در کنار رود دجله و در داخل محوطه شهربانی، وی را هزار تازیانه زدند و سپس دستها و پاهایش را قطع و آنگاه، سرش را از بدن جدا نمودند و تن بیجانش را در آتش سوزانیدند و خاکسترش را در دجله ریخته و سرش را پس از مدتی آویختن بر روی پل بغداد به خراسان (مرکز اصلی پیروان حلاج) فرستادند، تا درس عبرتی برای پیروانش باشد.و این شاعر به طرز دردناکی کشته شد.