فیدل کاسترو سیاستمدار انقلابی کوبایی و یکی از نمادهای انقلابهای ضد آمریکایی بهشمار میرود که در دوران زمامداری خود در کوبا صنایع و تجارت را ملی کرد و اصلاحات سوسیالیستی را در سراسر جامعه به اجرا درآورد تا یکی از طولانیترین دورههای حکومت یک فرد در جهان را رقم بزند.
ریش، سیگار و لباس نظامی سبز زیتونی؛ اینها تصاویر ماندگار اواخر سده بیستم هستند، علایم مشخصه فردی که در میان رهبران کمونیست جهان طولانیترین حکومت را داشته است؛ مردی که در حیاط خلوت آمریکا حکومتی برقرار کرد که با سیاست های آنها مخالف بود و بیشتر از همه رهبران اتحاد شوروی که حامیان اصلی او بودند، بر سر کار ماند. این مرد فیدل الخاندرو کاسترو بود.
تولد و خانواده
فیدل کاسترو در ۱۳ اوت ۱۹۲۶ میلادی در شهر بیران واقع در استان سابق اورینته به دنیا آمد. خانواده او اسپانیاییهایی بودند که به امید آیندهای بهتر به کوبا مهاجرت کردند و پدرش با سرمایهگذاری در خط آهن کوبا به کار نقل و انتقال شکر در کوبا مشغول شد که از وضعیت مالی خوبی برخوردار بود. وی در مدارس کاتولیک درس خواند و در شهر سانتیاگوی کوبا تحصیلات خود را به پایان رساند.
فعال سیاسی
کاسترو در ۱۹۴۷ میلادی و در زمان دانشجویی به یک فعال سیاسی تبدیل شد. مهمترین خصلت کاسترو در سالهای جوانی عقاید و نظرات ضد آمریکایی او بود. در همان زمان در اقدام سیاسی تبعیدشدگان دومینیکن برای سرنگونی دیکتاتور دومینیکن به نام رافائل تروجیلو حضوری فعال داشت و سال بعد در شورشهای مناطق و حومه شهر بوگوتا در کلمبیا شرکت کرد.
همکاری با چهگوارا
کاسترو که ابتدا در ۱۹۵۳ میلادی بهدلیل مبارزات انقلابیاش به ۱۵ سال زندان محکوم شده بود در ۱۹۵۵ میلادی مورد عفو قرار گرفت و از زندان آزاد و سپس به مکزیک تبعید شد و در آنجا با همکاری «ارنستو چهگوارا» مبارز آرژانتینی «جنبش بیستوششم ژوئیه» را برای مبارزه علیه باتیستا دیکتاتور وقت کوبا تشکیل داد. فیدل در دسامبر ۱۹۵۶ با گروهی ۸۱ نفره و از راه دریا به کوبا بازگشت که با کمین نیروهای ارتش دولت باتیستا روبهرو شد. فقط ۱۲ تن از این گروه شامل خود فیدل، برادرش و چهگوارا توانستند از این کمین جان سالم به در برند. وی دوباره در منطقه «سیرامیسترا» کوبا گروهی چریکی را گردآوری کرد که توانست ظرف مدت ۲ سال، ارتش باتیستا را شکست دهد. او از زمانی که نیروهای انقلابی کوبا حکومت استبدادی باتیستا را در ۱۹۵۹ میلادی سرنگون کردند، قدرت را در این کشور به دست گرفت.
دوران زمامداری و اصلاحات
کاسترو از ۱۹۵۹ تا ۱۹۷۶ میلادی به عنوان نخستوزیر کوبا و سپس بهعنوان رییسجمهوری این کشور از ۱۹۷۶ تا ۲۰۰۸ میلادی قدرت را در دست داشت تا اینکه در همین سال رسماً کنارهگیری کرد و برادرش رائول کاسترو زمام امور را بهدست گرفت.
فیدل در ۱۹۶۱ میلادی حملهای با پشتیبانی سیا به خلیج خوکها را ناکام گذاشت و بعدها از چند سوءقصد جان سالم به در برد. اتحاد او با مسکو، جرقه بحران موشکی کوبا در ۱۹۶۲ میلادی را زد؛ مقابلهای ۱۳ روزه با آمریکا که دنیا را تا آستانه جنگ هستهای پیش برد و پیش از آن سابقه نداشت.
کاسترو که با حمایت شهرنشینان کوبایی و با وعده احیای قانون اساسی ۱۹۴۰، ایجاد یک دولت صادق و شفاف، احیای آزادی های سیاسی و مدنی و انجام اصلاحات معتدل به رهبری کوبا رسیده بود با در دست گرفتن قدرت سیاسی، اقدامات رادیکال انقلابی خود را بی درنگ آغاز کرد. به گونه ای که تمام تجارت و صنایع خصوصی ملی شد؛ اصلاحات ارضی رادیکال به اجرا گذاشت، مالکیت کسب و کارها و مزارع بزرگ را که در دست آمریکایی ها بود از آنها گرفت و به دولت انقلابی سپرد. آمریکا نیز از سرعت و شدت اقدامات کاسترو غافلگیر و از ادبیات ضدآمریکایی او به شدت عصبانی شد.
روابط با ایران
روابط سیاسی و دیپلماتیک ایران و کوبا از ۱۳۵۳ خورشیدی آغاز شد و در سال بعد نخستین سفیر کوبا استوارنامه خود را به دولت ایران تقدیم کرد اما دیری نپایید که این روابط به علت وحشت رژیم پهلوی از دخالت کوبا در امور داخلی کشور، در ۱۳۵۵خورشیدی بهطورکلی قطع شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران در ۱۹۷۹ میلادی به جنبش غیرمتعهدها پیوست و با اعلام عدم وابستگی خود به قدرتهای بزرگ جهان به کوبا نزدیکتر شد و کوبا هم یکی از نخستین کشورهایی بود که انقلاب اسلامی ایران را به رسمیت شناخت و از آن حمایت کرد. سرانجام ایران در ۱۳۶۱ خورشیدی سفارت خود را در هاوانا افتتاح کرد.
سیدمحمد خاتمی رییسجمهوری وقت در ۱۳۷۹ خورشیدی برای شرکت در چهاردهمین نشست سران عدم تعهد به هاوانا رفت و در اردیبهشت ۱۳۸۰ خورشیدی فیدل کاسترو به تهران آمد. وی در سفر به ایران با تنی چند از مقامات و شخصیتها از جمله آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب، روسای قوا و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار کرد.
کاسترو و اوباما
کاسترو آنقدر عمر کرد که در دسامبر ۲۰۱۴ میلادی شاهد گفت وگوی رائول برادر کوچکش که در ۲۰۰۶ میلادی رییسجمهور کوبا شده بود با باراک اوباما در پایان دوران ریاستجمهوریاش باشد. در آن زمان، واشنگتن و هاوانا اعلام کردند که، برای نخستین بار پس از قطع روابط در ۱۹۶۱میلادی، قصد ازسرگیری روابط دیپلماتیک را دارند اما کاسترو که ورود و خروج ۹ زمامدار کاخ سفید را دیده بود در نامهای که پس از یک ماه سکوت منتشر شد، محتاطانه این توافق تاریخی با دشمن قدیمی را مبارک دانست تا اوج بهبود روابط زمانی باشد که اوباما از این جزیره دیدار کرد اما کاسترو با او ملاقات نکرد و چند روز بعد، ستونی گزنده در نکوهش رییس جمهوری آمریکا نوشت و تلاشهای متعدد آمریکا برای براندازی و تضعیف حکومت کمونیستی را به کوباییها یادآور شد.
مقاومت مرد افسانهای
فیدل یا با خدا یا با شیطان همدست است؛ این را ارنستو گوارا لینچ، پدر چهگوارا پس از واقعهای عجیب از پسر بچهای عجیبتر به نام فیدل نقل میکند. فیدل ۶ ساله بود و سوار بر کشتی میرفت تا دیکتاتور جمهوری دومینیکن را سرنگون کند. کشتی اما توقیف شد و بدین ترتیب فیدل ۶ ساله وسط آبی پر از کوسه پرید و ۹ مایل را شنا کرد. چیزی نمانده بود تا هنگام عملیات «قایق گرانما» غرق شود یا سمی را که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا تهیه کرده بود، فرو دهد اما به خیرگذشت و اتفاقی نیفتاد. سقوط هواپیمای فیدل بر فراز مورمانک نیز به مویی بند بود، چون فرودگاه در زیر مه غلیظ پنهان و مخزن هواپیما به طور کامل خالی شده بود. در جریان مبارزات علیه رژیم باتیستا در ۱۹۵۶ خورشیدی نیز کشتی حامل ۸۲ تن مبارز، تحت فرماندهی فیدل به گل نشست و بلافاصله پس از آن ارتش باتیستا آن را تار و مار کرد. فیدل و ۲ تن از دوستانش خود را در مزرعه نیشکر پنهان کردند. پنج روز و پنج شب بدون آب و غذا، زیر برگها مخفی ماندند و زبان و لبانشان از مکیدن مداوم شیره نیشکر زخم شد. هواپیماهای اکتشافی مرتبا بالای سرشان در حال پرواز بودند اما فیدل مرتب میگفت: ما پیروز میشویم، پیروزی از آن ما خواهد بود. در همان هنگام وقتی خوابش میبرد، لوله تفنگ زیر چانهاش بود و انگشتش روی ماشه، چون به خودش قول داده بود که دیگر هرگز دستگیر نشود.
به هر حال نمیتوان مقاومت این مرد افسانهای و عجیب را نادیده گرفت. خودش میگوید بیش از ۶۰۰ بار آمریکاییها قصد ترورش را داشتهاند. مردی که با همه دشمنیها و تحریمها یا به قول خود کوباییها حصر اقتصادی، بیش از ۵۰ سال در برابر واشنگتن مقاومت کرد و با سخنرانیهای آتشین و گاه هفت ساعتهاش در برابر واشنگتن تسلیم نشد.
سرانجام
هنگامی که صدای آتش بازی، موسیقی و پایکوبی مردم تا بامداد روز شنبه در ساحل ماله کن در پایتخت کوبا و تریبون ضدامپریالیستی، میدانی روبه روی سفارت آمریکا برای تولد ۹۰ سالگی آخرین بازنده از عصر سرخ، طنین افکنده بود، شاید خود کاسترو لحظاتی به این فکر فرو رفته باشد که فرصتی برای جشن ۹۱ سالگی خود پیدا می کرد یا نه؟ هرچند در آوریل ۲۰۱۶ میلادی در جمع کمونیست های کهنه کار در هاوانا گفته بود که به زودی ۹۰ ساله می شوم. هیچگاه فکر نمی کردم به این سن و سال برسم. هیچ تلاشی برای رسیدن به این رقم نکردم، بلکه بازی تقدیر بود. به زودی آرام می گیرم و همینگونه هم شد و سرانجام رائول در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۶ میلادی در تلویزیون گفت: فرمانده کل قوای انقلاب کوبا ساعت ۱۰:۲۹ امشب درگذشت.
به این ترتیب فیدل کاسترو آخرین بازمانده عصر سرخ بعد از مدتی بیماری چشم از جهان فروبست؛ مردی که در آن بیان مشهورِ خود گفته بود «تاریخ مرا تبرئه خواهد کرد». او از خود میراثی دوپاره بر جای گذاشت؛ کوباییهای مسنتر که دوران بیرحم باتیستا را به یاد داشتند، لابد بر دستاوردهای انقلاب تأکید میکنند و اما کوباییهای جوان که احتمالاً از حکومت پیرمردها، سرکوب و فرصتهای ازدسترفته شکوه میکنند. البته حتی آنها نیز برای اشاره به کاسترو، نام صمیمانهترش «فیدل» را به زبان میآورند.
ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون:
لطفاً ایمیل خود را وارد نمایید!
وضعیت: آفلاین
گروه کاربری: پشتیبانی
در حال حاضر نظری در این مطلب ارسال نشده است.