کارل مارکس

0
کارل مارکس
کارل مارکس متفکر انقلابی، فیلسوف، جامعه‌شناس و تاریخدانی بود که در کشاکش انقلاب صنعتی سر برافراشت و به‌عنوان سرسخت‌ترین منتقدِ روشمند سرمایه‌داری شناخته می‌شود؛ روشنفکری که تاثیر اندیشه‌ها و آموزه‌های او در تاریخ قابل مشاهده است و تا به امروز بر حوزه تفکر بشری استیلا دارد.

من شهروند جهانم و هر جا که باشم، آنجا فعال هستم، واقعیت نیز همین بود. هر جا که رویدادهای زندگی یا تعقیب‌های سیاسی او را به آنجا رانده بودند از جمله فرانسه، بلژیک و انگلیس نقش چشمگیری را در جنبش انقلابی آنجا بر عهده می گرفت؛ او کارل مارکس بود؛ اندیشمندی بزرگ که در ذهن این روزهای ما ژولیده‌مردی است با موها و ریش‌های بلند که کت و شلوار کهنه‌ای بر تن دارد، روی صندلی نشسته و دست راستش را روی سینه زیر کتش فرو برده است؛ او همان فردی بود که اعتقاد داشت: فلاسفه تنها جهان را به روش‌های گوناگون تفسیر می‌کنند با این همه نکته مهم تغییر جهان است.

تولد و خانواده


کارل هاینریش مارکس در پنجم مه ۱۸۱۸ میلادی در راین‌لند پروس تریر در غرب آلمان به دنیا آمد. او دومین فرزند از هشت فرزند هاینریش مارکس و هنریت پرسبورگ بود. پدرش به عنوان حقوق‌دان به خاطر مسایل حرفه‌ای یک سال پیش از تولد او به آیین پروتستان‌های مسیحی درآمده بود. پدر مارکس با لیبرالیسم همراه بود، وطن پرستی شیفته ولتر بود، هرچند رگه‌هایی از محافظ کاری در نامه‌هایش به چشم می آید. وی آرزو داشت، پسرش در رشته حقوق تحصیل کند و حرفه او را ادامه دهد اما مارکس جوان شیفته فلسفه بود. مارکس در فضای فرهنگی که آثار کانت، گوته، روسو و نیز ادبیات رمانتیک در آن رواج داشت، تحصیل کرد. دوست خانوادگی آن‌ها بارون فون وستفالن که هوادار سوسیالیست‌های آرمان شهری بود، تأثیر زیادی بر او گذاشت.


تحصیلات

مارکس، دانش‌آموز متوسطی بود و تا ۱۲ سالگی در خانه درس خواند و به مدت پنج سال از ۱۸۳۰ تا ۱۸۳۵ میلادی در دبیرستان یسوعیون به نام فردریش ویلهلم در تریر تحصیل کرد. پس از گذراندن دوران دبیرستان، نخست در ۱۸۳۵ میلادی در دانشگاه بن نام نویسی کرد اما سال بعد به برلین رفت تا رشته حقوق را ادامه دهد. او آنجا با وجود نارضایتی پدرش، رشته فلسفه انتخاب کرد و تحصیل خود را تا اخذ درجه دکتری در ۱۸۴۱ میلادی ادامه داد. موضوع رساله پایان نامه او بحران اندیشه فلسفه پس از ارسطو و به طور خاص تفاوت بینش ماتریالیستی دموکریتوس با بینش ماتریالیستی اپیکور در خصوص طبیعت، بود.

آغاز کار

مارکس جوان کارش را با روزنامه‌نگاری آغاز کرد و در ۱۸۴۲ میلادی سردبیر روزنامه لیبرال Rheinische Zeitung در کلن شد. تنها یک سال بعد در یکم آوریل ۱۸۴۳ میلادی دولت دستور به توقیف روزنامه داد. مارکس هجدهم مارس استعفا کرد و سرانجام سه ماه بعد در ماه ژوئن با جنی فن وستفالن ازدواج کرد و در ماه اکتبر به پاریس رفت.

او در پاریس به همراه یک آلمانی سوسیالیست دیگر، یعنی آرنولد روژ یک روزنامه رادیکال دست چپی پایه‌گذاری کرد اما پس از انتشار تنها یک شماره، تفاوت‌های فلسفی میان مارکس و روژ آشکار و به استعفای مارکس منجر شد تا اینکه در آگوست ۱۸۴۴ میلادی نشریه ای دیگر مارکس و انگلس را گرد هم آورد تا این ۲ تن برای همیشه همکار و دوست شوند که نتیجه نخستین همکاری آنها انتشار «خانواده مقدس» در ۱۸۴۵ میلادی بود.مارکس از فرانسه اخراج و به بلژیک رفت اما چهار سال بعد از بلژیک هم اخراج شد و به دلیل اینکه پیش‌بینی وقوع یک انقلاب سوسیالیستی در فرانسه را داشت، دوباره به این کشور رفت اما اجازه ورود پیدا نکرد. پروس هم به او تابعیت مجدد نداد و مارکس راهی لندن شد. اگرچه در آنجا به او حق شهروندی اعطا نشد اما مارکس توانست تا پایان عمرش همان‌جا بماند.

این اندیشمند در لندن به تشکیل جامعه آموزشی کارگران آلمان و راه‌اندازی دفتر مرکزی جدید برای مجمع کمونیست کمک کرد. او همچنان کارش به عنوان روزنامه‌نگار را ادامه داد و به مدت ۱۰ سال از ۱۸۵۲ تا ۱۸۶۲ میلادی برای روزنامه نیویورک دیلی تریبون کار کرد اما هیچ‌گاه دستمزد کافی برای زندگی دریافت نکرد و بیشتر اوقات از طرف انگلس حمایت مالی می‌شد. مارکس به طور فزاینده‌ای بر روی سرمایه‌داری و نظریه اقتصادی متمرکز شد و در ۱۸۶۷ میلادی نخستین جلد کتاب سرمایه را منتشر کرد و زندگی خود را صرف نوشتن و ویرایش دست‌نوشته‌هایش برای جلدهای بعدی کرد که البته تکمیل نشد تا اینکه پس از مرگش ۲ جلد باقی‌مانده به وسیله انگلس جمع آوری و منتشر شد.

یادگیری زبان

مارکس تمام زبان های اروپایی را در حد مطالعه به آن زبان ها می شناخت و به سه زبان آلمانی، فرانسه و انگلیسی می نوشت. او استعداد بسیاری در فرا گرفتن زبان ها داشت و دخترانش نیز این استعداد را از او به ارث بردند. ۵۰ سال داشت که شروع به آموختن زبان روسی کرد و با وجود آن که این زبان از لحاظ ریشه شناسی با هیچ یک از زبان های نوین و کهنی که او می شناخت، خویشاوند نبود، پس از ۶ ماه، چنان بر این زبان تسلط پیدا کرد که می توانست از آثار شاعران و نویسندگان روسی به ویژه پوشکین، گوگول و شچدرین که ارزش خاصی برای آن ها قائل بود، لذت ببرد.

 انگیزه او برای فرا گرفتن زبان روسی مطالعه گزارش تحقیقات رسمی دولت روسیه بود که آن دولت به علت حقایق وحشت انگیز مندرج در آن مانع از انتشارش شده بود اما این گزارش به گونه‌ای به دست مارکس رسید و او تنها اقتصاددان اروپای غربی بود که امکان مطالعه آن را یافته بود.


کار و خانواده

مارکس به کار و خانواده اش اهمیت می داد به گونه ای که در قرائت خانه موزه انگلیس می نشست و ساعت ها و روزها به کتاب های چند جلدی و دفترچه‌ها چشم می دوخت. او هیبتی چشمگیر داشت: صورت فراخ و پیشانی بلندش در قاب ریشی سیاه و پرپشت و خرمن موهایی ژولیده نمایان بود، هنگامی که مشغول کار می‌شد، چهره‌اش حالتی مصمم و عبوس به خود می‌گرفت. روز که به پایان می‌رسید، دفترچه‌هایش را جمع می‌کرد و پای کوبان به محله سوهو در خیابان دین قدم می گذاشت و از پله‌های خانه شماره ۲۸ بالا می‌رفت و وارد اتاق های کوچکی می‌شد که خانه‌اش را تشکیل می‌داد اما این مرد عبوس ریشو در خانه و در کنار همسر و فرزندانش مرد دیگری می‌شد. زن و فرزندانش با عشق از او استقبال می‌کردند، یکدیگر را با نام های خودمانی دست می‌انداختند و مرد خانه کارش را به دست فراموشی می‌سپرد و به پدری شاد و خوشحال تبدیل می‌شد. اگرچه در این خانه ۲ اتاقه، پولی و نانی پیدا نمی‌شد و او مجبور می‌شد بار دیگر لباس بپوشد و با چند زلم زیمبوی فراموش شده و با بشقابی بازمانده از جهاز همسرش نزد گرو بردارها برود و اگر چیزی برای گرو دادن نبود با ناامیدی تلاش می‌کرد اندکی قرض بگیرد اما شب هایی که خوشحال‌تر بود با فرزندانش صحبت می‌کرد و ضمن مرتب‌کردن یادداشت های آن روز، به سیگارش پک می‌زد یا با پرستار خانوادگی شطرنج بازی می‌کرد. بعد می‌خوابید و صبح زود برای یک روز طولانی کار به موزه می‌رفت.

سرمایه‌دار و کارگر

مارکس معتقد بود که سرمایه‌داری از طریق پیکار طبقاتی در درون نظام فئودالیسم و در نتیجه زوال این سیستم به وجود می‌آید. در سرمایه‌داری ۲ طبقه‌ سرمایه‌دار و کارگر ظاهر می‌شوند؛ سرمایه‌داران، مالک زمین و ابزار تولید هستند اما کارگران برای امرار معاش باید کار کنند. نیروهای تولیدی در سرمایه‌داری با سرعت فراوان رشد می‌کنند در حالی که روابط تولیدی از این رشد عقب می‌ماند و عامل اصلی این عقب ماندگی، تضادی است که میان روابط اجتماعی تولید و شیوه تولیدی که بر مبنای مالکیت خصوصی استوار است، وجود دارد.

او معتقد بود از آنجا که جامعه سرمایه‌داری بر انگیزه سود استوار است و سرمایه‌داران مالک ابزار تولید هستند در وضعی قرار می‌گیرند که می‌توانند کارگران را استثمار کنند. تولید توسط هزاران کارگری که در کارخانه‌ها به کار اشتغال دارند، انجام می‌گیرد در حالی که محصول کار آن‌ها به صورت سود به جیب سرمایه‌داران می‌رود. بنابراین تضاد ماهوی سرمایه‌داری با ایجاد بحران‌های اقتصادی و بیکاری به مبارزه طبقاتی منجر می‌شود و سرانجام کارگران به انقلاب دست می‌زنند و «سوسیالیسم» به وجود می آید. در سوسیالیسم مالکیت شخصی و استثمار کارگران از میان می‌رود و توزیع ثروت بر مبنای کمیت و کیفیت کار انجام می‌گیرد. از نظر مارکس، وجود سوسیالیسم به عنوان یک نظام اقتصادی موقتی قبل از کمونیسم لازم است.

تالیفات

مارکس در راستای روشنگری تلاش می‌کرد و به همین دلیل هم در دوران زندگی خود نوشته های زیادی از خود برجای گذاشت. از جمله نوشته های او می توان به مانیفست حزب کمونیست، سرمایه (کاپیتال)، گروندیسه، درباره مساله یهود، دست نوشته‌های فلسفه ۱۸۴۴، درباره تکامل مادری تاریخ (۲ رساله، ۲۸ نامه)، صورت بندی‌های اقتصادی پیش از سرمایه داری، لودویک فائرباخ و ایدئولوژی آلمانی، هجدهم برومر لوئی بناپارت، نبردهای طبقاتی در فرانسه، جنگ‌های داخلی در فرانسه ۱۸۷۱، سانسور و آزادی مطبوعات و ... اشاره کرد.


درگذشت

مارکس عاشق همسر و فرزندانش بود تا اینکه همسرش را در ۱۸۸۱ میلادی از دست داد و بعد از آن سلامت خودش رو به وخامت گذاشت و دچار بیماری‌های پی در پی زکام و مجاری تنفسی و مخاطی شد تا اینکه سرانجام این اندیشمند بزرگ در ۱۴ مارس ۱۸۸۳ میلادی به دلیل بیماری برونشیت و پلوریت چشم از جهان فروبست. پیکرش سه روز بعد در گورستان های‌گیت در شمال لندن به خاک سپرده شد. در مراسم خاکسپاری مارکس افرادی سخن گفتند و دوست نزدیکش انگلس گفت: در روز چهاردهم مارس، یک ربع مانده به ساعت سه بعد از ظهر، بزرگ‌ترین متفکر زنده، از تفکر دست کشید. کمتر از ۲ دقیقه او را تنها گذاشتیم، وقتی برگشتیم او را دیدیم که در صندلی راحتی‌اش به خواب رفته است، خوابی ابدی.او معتقد بود از آنجا که جامعه سرمایه‌داری بر انگیزه سود استوار است و سرمایه‌داران مالک ابزار تولید هستند در وضعی قرار می‌گیرند که می‌توانند کارگران را استثمار کنند. تولید توسط هزاران کارگری که در کارخانه‌ها به کار اشتغال دارند، انجام می‌گیرد در حالی که محصول کار آن‌ها به صورت سود به جیب سرمایه‌داران می‌رود. بنابراین تضاد ماهوی سرمایه‌داری با ایجاد بحران‌های اقتصادی و بیکاری به مبارزه طبقاتی منجر می‌شود و سرانجام کارگران به انقلاب دست می‌زنند و «سوسیالیسم» به وجود می آید. در سوسیالیسم مالکیت شخصی و استثمار کارگران از میان می‌رود و توزیع ثروت بر مبنای کمیت و کیفیت کار انجام می‌گیرد. از نظر مارکس، وجود سوسیالیسم به عنوان یک نظام اقتصادی موقتی قبل از کمونیسم لازم است.

اشتراک گذاری:
  • مطالب مرتبط

    

    ارسال مطلب به ایمیل دوستاتون:


    1,233 بازدید

    0 نظر

    درج: 10 بهمن 1400

    توسط: u-143390
    وضعیت: آفلاین
    گروه کاربری: پشتیبانی

    ارسال دیدگاه (0 مورد)

    در حال حاضر نظری در این مطلب ارسال نشده است.
    بیست پک
    هوش کمپلکس ششم
    هدیه+خرید
    هدیه+خرید

    دسته بندی مطالب

    هدیه+خرید
    هدیه+خرید

    آخرین نظرات ارسالی

    سلام این کتاب برای کنکور ۱۴۰۴ ویرایش شداه؟
    واقعا این کتاب خیلی به درد بخور بود ممنون از انتشارات مهر و ماه
    سلام وقت بخیر چاپ جدیدش کی میاد؟
    سلام من با این کتاب تونستم تیزهوشان قبول بشم خیلی خوبه
    سلام این کتاب چاپ چه سالی؟
    حسین 1403/05/8 - 07:46
    سلام تفاوت رشته فقه و حقوق با فقه و مبانی حقوق چیه؟!

    آمار سایت

    با ما در ارتباط باشید ، منتظر نظرات شما هستیم.
    
    عضویت در خبرنامه ایمیلی :
    برای عضویت در خبرنامه پیامکی، عدد 1 را به 02196884 پیامک کنید.
    رضایت مندی مشتری
    جشنواره وب و موبایل ایران
    جشنواره وب و موبایل ایران
    جشنواره کتاب مجازی
    برند محبوب مصرف کنندگان
    Copyright © 2010 - 2023 Mehromah.ir