«خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی»، اهل قزوین، معروف به «
عبید زاکانی»، شاعر اواخر قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم هجری قمری است. آثار او بیشتر به
زبان طنز است. اگرچه وی اشعار و غزلیات جدی نیز دارد، شهرت او بیشتر به خاطر اشعار طنزش است. او با زبان شعر و طنز از
رنج مردم، نالایقی و جهالت حاکمان و تزویر و ریای زاهدان میگوید. از اینرو، محبوب مردم و مغضوب برخی حاکمان و زاهدان بود.
اشعار و حکایتهای عبید بهظاهر خندهدار، ساده و سرگرمکننده هستند؛ اما لایهای عمیقتر در زیر این ظاهر ساده وجود دارد و آن انتقاد و اعتراض جسورانه و به سخره گرفتن خرافات، ریا، نادانی و ستم است که جامعه انسانی از دیرباز به آن دچار بوده است. زبان شعر عبید بیپروا و تند است. او با شجاعت و جسارتی کمنظیر به نقد زشتیها و پلیدیها در جامعه، بهخصوص در طبقه حاکم میپردازد.
بسیاری سعی داشتند زبان بیپروا و گاهی خارج از ادب و عرف او را بهانهای کنند برای به زیر سوال بردن شعر او و حقیقتی که در آن بیان میکرد. از سوی دیگر، برخی بزرگان و حاکمان سعی در دوستی و نزدیکی با او داشتند تا شاید از گزند تیغ نقد او در امان بمانند؛ اما عبید بیتوجه به دوستی و دشمنی دیگران، نقد خود را صریح و بیپروا در قالب طنز بیان میکرد.
بنا به گفتهٔ تاریخ نویسان عبید در طول حیات خود لقبهایی را از امراء و حکام زمان خود گرفتهاست؛ و اشعار خوب و رسائل بینظیری دارد.
عباس اقبال در مقدمه دیوان عبید مینویسد:
از شرح حال و وقایع زندگانی عبید زاکانی اطلاع مفصل در دست نیست. اطّلاعات ما در این باب منحصر است به معلوماتی که حمدالله مستوفی معاصر و همشهری قزوینی عبید و پس از او دولتشاه سمرقندی در تذکره خود، تألیف شده در قرن ۸۹۲ ه.ق. در ضمن شرحی مخلوط به افسانه در باب او به دست داده و مؤلف ریاض العلماء در باب بعضی از تألیفات او ذکر کردهاست. معلومات دیگری نیز از اشعار و مؤلفات عبید بهدست میآید.
از مختصری که مؤلف تاریخ گزیده راجع به عبید نوشتهاست، مطالب زیر استنباط میشود:
۱- اینکه او از جمله صدور وزرا بوده، ولی در هیچ منبعی به آن اشاره نشدهاست.
۲- نام شخص شاعر نظام الدین بودهاست، در صورتی که در ابتدای غالب نسخ کلیات و در مقدمههایی که بر آن نوشتهاند وی را نجم الدین عبید زاکانی یاد کردهاند.
۳- نام شخصی شاعر عبیدالله و عبید تخلص شعری او است. خود او نیز در تخلص یکی از غزلهای خود میگوید:
گر کنی با دیگران جور و جفا با عبیدالله زاکانی مکن
۴- عبید در هنگام تألیف تاریخ گزیده که قریب چهل سال پیش از مرگ اوست به اشعار خوب و رسائل بینظیر خود شهرت داشتهاست. در تذکره دولتشاه سمرقندی چند حکایت راجع به عبید و مشاعرات او با جهان خاتون شاعره و سلمان ساوجی و ذکر تألیفی از او بهنام شاه شیخ ابواسحاق در علم معانی و بیان و غیره هست.
عبید در تألیفات خود از چندین تن از پادشاهان و معاصران خود مانند علاءالدین محمد، شاه شیخ ابوالحسن اینجو، رکن الدین عبدالملک وزیر سلطان اویس جلایری و شاه شجاع مظفری را یاد کردهاست. وی از نوابغ بزرگان است. میتوان او را تا یک اندازه شبیه به نویسنده بزرگ فرانسوی ولتر دانست.
شیوه و روش عبید زاکانیشیوه عبید در سخنورى شیرین و دلپسند است. نثر او بسیار روان و ساده و وافى به مقصود و خالى از حشو و زوائد است. شعرش سلیس و روان و دور از تعقید و ابهام و در عین حال داراى واژه هاى متقن و منتخب و ترکیب هاى منسجم و مستحکم است که به سخن استادان پایان قرن ششم و آغاز قرن هفتم نزدیک است.
در قصیده بیشتر به شیوه سنایی و انوری و در مثنوى به نظامى و در غزل به سعدى توجه داشته است. بر روى هم نیروى ابتکار در عبید زیاد است چنان که برخى از اثرهاى او به کلى در ادب فاسى تازگى دارد و آن تازگى را هنوز هم حفظ کرده است.
طنز عبید زاکانیصرف نظر از اینکه عبید شاعر بودهاست، همگان نام او را با طنز و هزل عجین و اغلب عامه او را به لطایفش میشناسند. در این میان
منظومه موش و گربه شهرت بسیار داشته و ریش نامه و صد پند از همه لطیف ترند. مانند بسیاری از طنزپردازان متقدم مانند سعدی شیرازی، طنز و هزل به یکسان در لطایف او راه یافتهاست.
آثار عبید زاکانیدر این بخش به معرفی آثار خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی با تخلص شعری عبید زاکانی میپردازیم:
دیوان لطایفاین دیوان شامل چند منظومه از جمله موش و گربه، صدپند و ریشنامه است. زبان این دیوان، همان طور که از نام آن پیدا است، به تمامی طنز و لطیفه است که البته با زبان تند و صریح و گاهی رکیک عبید، ممکن است در نگاه اول چندان لطیف به نظر نرسد؛ اما لطافت آن در معانی والا، نگاه تیزبین، مهارت نقد و طنازی بینظیر عبید است.
رساله دلگشا«رساله دلگشا» نام اثری منثور شامل حکایتهای طنز بیشتر اجتماعی، اخلاقی و گاهی سیاسی است که دو بخش دارد. بخش اول به زبان فارسی و بخش دوم به زبان عربی نوشته شده است. حکایتهای فارسی بیشتر ابداعی و لطیفههای عربی اکثرا از حکایات طنز قدیمی عربی هستند که عبید آنها را به سبک شیوای خود نوشته است.
رساله اخلاق الاشرافرساله «اخلاق الاشراف» نیز به زبان طنز نوشته شده است؛ اما تفاوت آن با دیگر آثار او در این است که عبید در این اثر با استفاده از نقیضهسازی آثار شاعران بزرگی چون فردوسی، حافظ، سعدی و واژگونسازی مفاهیم اخلاقی و دینی، به نقد و اعتراض به انحطاط اخلاقی و فساد میپردازد.
عشاق نامه«عشاقنامه» مثنوی بلندی در وصف عشق و احوال عاشق و معشوق است. در لابهلای مثنوی، غزلیاتی نیز از زبان عاشق و معشوق سروده شده است. این اثر شامل ۶ غزل و ۲۷ مثنوی و درمجموع ۳۳ بخش است که همه در وصف عشق آتشین به معشوق و گفتگوی عشاق است.
دیوان اشعاردیوان اشعار عبید زاکانی شامل غزلیات، مثنویات، قصاید، رباعیات، مقطعات، ترکیبات و ترجیعبند است که بعضی به زبان طنز و بعضی دیگر جدی هستند.
در ادامه این مطلب به معرفی و بررسی مختصر دو اثر مشهور عبید زاکانی به نام منظومه موش و گربه و رساله دلگشا میپردازیم.
منظومه موش و گربهاگر داری تو عقل و دانش و هوش
بیا بشنو حدیث گربه و موش
بخوانم از برایت داستانی
که در معنای آن حیران بمانی
میتوان گفت موش و گربه معروفترین اثر عبید زاکانی است که از محبوبیت بسیاری برخوردار است. داستان این قصیده که طنزی اعتراضی است، در شهر کرمان اتفاق میافتد. گربههای شهر که دشمنی و جنگ دیرین با موشها داشتند، در ظاهر با موشها عهد صلح و دوستی میبندند؛ ولی در واقع آنها را فریب میدهند و عهد خود را میشکنند. جنگی بزرگ بین لشگر موشها و گربهها در بیایانهای کرمان درمیگیرد. لشکر موشها پیروز و شاه گربهها گرفتار میشود؛ اما گربهشاه ریسمان را با دندان پاره کرده و بهموشها حمله میکند و آنها را شکست میدهد.
در این منظومه، عبید زاکانی به کنایه و تمثیل بیان میکند که ضعیفان و محرومان هرگز نباید به صاحبان قدرت اعتماد کنند؛ چراکه اگر بهظاهر نیز صلح و دوستی بین آنان برقرار شود، عاقبت قدرتمندان به خاطر منافع خود عهد صلح را میشکنند و هرگز دوست و از جنس محرومان نخواهند شد.
آرامگاه عبید زاکانی کجاست؟محل دقیق آرامگاه عبید زاکانی مشخص نیست؛ اما «علامه سید علی کمالی دزفولی» قرآنپژوه معاصر، به نقل از گذشتگان خود بیان میکند که روزی در شهر دزفول پس از بارشهای تند و بسیار که موجب خراب شدن خانهها و راهها شد، هنگامی که گلولای فرونشست، در یکی از خانههای محله خراطان، سنگ قبری پیدا شد که نام « خواجه عبید زاکانی» بر آن حک شده بود.
همچنین چند تن از دیگر ساکنان قدیمی شهر دزفول، محل دفن عبید زاکانی را در زیر دیوار باغی در کوچه سراب یا جنب مسجد یتیمه اعلام کردهاند.
بنابراین، گمان میرود که آرامگاه عبید زاکانی در شهر دزفول قرار دارد؛ اما اینکه او چگونه فوت شده و چرا در دزفول دفن شده است یا محل دقیق آرامگاه او کجاست، بر کسی مشخص نیست.