رنه دکارت در روز ۳۱ ماه مارس ۱۵۹۶ دیده به جهان گشود. او اهل تورن کشور فرانسه و فرزند یکی از مشاورین پارلمان برتانی بود. رنه دکارت در سال ۱۶۰۶ زمانیکه پسر بچه ای ۱۰ ساله بود هر روز با بیم و وحشت به مدرسه “ژزوئیتها” بنام لامنش میرفت. درسهایی که میگرفت از ادبیات قدیم بود که تحت تأثیر فکر ارسطویی قرار داشت. وی در روز ۶ ژوئن سال ۱۶۱۱ در یک جلسه سخنرانی تحت عنوان اکتشاف چند سیاره سرگردان در اطراف مشتری شنید که در آن سال گالیله چه اکتشافی کرده است. این سخنرانی در روح دکارت که کم کم آماده تحقیر استیکولاستیک شده بود تأثیر فراوان داشت.
او در سال ۱۶۱۶ امتحان خود را در رشته حقوق گذرانید و در این هنگام وارد قشون پرنس دوناسو شد و وقتی در پادگان “بردا” مشغول خدمت بود تصمیم گرفت که در زندگی هیچ سؤالی را بی جواب نگذارد و در اطراف مسائل تفکر نماید. از کنایه های تاریخ اندیشه اینکه جستجو برای دستیابی به حقیقت در جهان در نظریه دکارت بر اصل شک در وجود اشیاء و پدیده های مبتنی است.
رنه دکارت از بهترین آموزش موجود اروپای زمان خود شامل بررسی جامع و مفصل منطق ارسطو و دانش فیزیک برخوردار شده دوره آ“ را در ۲۰ سالگی به پایان رسانیده بود ولی او در پایان احساس کرده بود که جز چند نکته ریاضی هیچ چیز دیگری را به یقین یاد نگرفته است و از خود این پرسش را میکند که چرا نباید
حقایق را کلاً با همان دقت و یقین ریاضی بداند.
این اصل کم کم در رنه قوت میگیرد تا آنکه در دهم نوامبر ۱۶۱۹ که تعطیلات زمستانی خود را در توابع “اولم” می گذرانید توانست علمی را به وجود آورد که به واسطه ی آن پرده تاریکی را از روی معرفت دور سازد.
رنه دکارت اهل جنگ و نظام نبود و به همین مناسبت در ۲۴ سالگی خدمت نظام را ترک نمود و در سال ۱۶۲۶ به پاریس نقل مکان کرد. در این سال همه جا صحبت از اکتشافی بود که بوسیله دوربین های نجومی انجام می گرفت. “ژان فابریسیوس” اهل فلاماند و گالیله و بعد از آنها “شایز” لکه های خورشید را مشاهده نموده بودند. رنه دکارت تحت تأثیر این وضع شروع به تحقیق و تفحص عمیقی در دانش آسمان کرد. در ابتدا به ساختن دوربین دقیق و کاملی شخصاً اقدام نمود و مجبور شد برای انتخاب بهترین نوع عدسی انکسار اشعه نورانی در عدسیها را مورد مطالعه قرار دهد.
قانون انکسار نوردر سال ۱۶۲۶ در حالیکه کارگران مشغول تراشیدن شیشه ای به امر دکارت بودند موفق به کشف قانون انکسار نور گردید. طولی نکشید که نجوم علمی را کنار گذاشت تا بتواند مطالعات نظری خود را دنبال کند. رنه دکارت تصمیم گرفت که کتابی راجع به ساختمان جهان تهیه نماید. وی در سال ۱۶۲۶ در آمستردام زندگی میکرد و به شهرهای لاهه و لید سفر میکرد. روزی در این شهر اطلاع پیدا کرد که معلمی به نام “اسنلیوس” که سال قبل از آمدن او به هلند فوت کرده بود قانون انکسار را کشف نموده است. این موضوع سبب شد که بعدها رنه دکارت را به دزدی علمی متهم کنند ولی امروزه حقیقت کاملاً از نظر دانشمندان روشن است. اسلنیوس دانشمندی عالیقدر بود و کسی بود که اولین اندازه گیری علمی را روی کره زمین انجام داد.
روشنفکر جوان فرانسوی نیز مانند فیثاغوریان قرنها پیش به این فکر افتاد که راه رسیدن به حقیقت باید همان ریاضی باشد. وی بر پایه این اندیشه غرق در مطالعه ریاضی شد و با اختراع هندسه تحلیلی که یک ابزار ریاضی ضروری و در قیاس با هندسه باستانی اقلیدس قابل درک تر بود پاداش زحمات خود را گرفت.
هنگامی که دکارت مشغول تهیه کتاب خود بود خبر محکومیت گالیله در تمام نقاط انتشار پیدا کرد و او که شخصی محتاط بود از انتشار کتاب خود منصرف شد. رنه دکارت هندسه تحلیلی را که وسیله ذیقیمتی برای پیشرفتهای علمی بود بوجود آورد زیرا مطالعه هندسه اقلیدسی فقط برای عده معدودی از دانشمندان که دارای استعداد خارق العاده می باشند ممکن است. رنه دکارت بعد از اندیشه و مطالعه بسیار شاهکار فلسفی کوتاه خود به نام “گفتار در روش راه بردن در دست عقل و جستجوی حقیقت در علوم” را در سال ۱۶۳۹ انتشار داد. دکارت در این تألیف اثر گذار خود تاریخچه رشد فکری و چگونگی آغاز به شک در صحت و سقم آموخته های خود را ذکر نموده به این نتیجه میرسد که به همه چیز باید به دیده شک نگریست جز به شخص شک کننده که وجود دارد، چرا که شک میکند “شک میکنم، پس وجود دارم” روش خود وی برای بیان آن منظور است.
رنه دکارت اعمال آن روش را به قلمروهای (فکری) دیگر هم گسترش داد و به این کشف رسید که نیل به یقین در آن قلمروها نیز از راه تبدیل و تقلیل مسائل به یک شکل و راه حل ریاضی، میسر خواهد بود. مسأله را چنانچه بتوان به صورتی ریاضی درآورد و با استفاده از شمار حداقلی از قضایای استنباطی یا احکام مبرهن ریاضی، به آن نظم بخشید، حاصل یک دستگاه معادلات جبری خواهد شد که با حل آنها طبق قواعد جبری جوابهای دقیق و قطعی لازم بدست می آید. رنه دکارت جهان هستی را ماشین پیچیده عظیم ساعت مانندی میبیند که به دست خداوند به کار افتاده و کار آن بدون کمک بعدی وی، تا ابد ادامه خواهد داشت. تأکید برخی از مورخان این است که نیوتن را دکارت ممکن الوجود کرد. اکنون با روش دکارت میتوان به قسمتهای عالی نیز دسترسی پیدا نمود.
رنه دکارت ریاضیدان بزرگی بود که چندان به ریاضیات علاقه نداشت. وی در ۱۱ فوریه ۱۶۵۰ به مرض ذات الریه زندگی را بدرود گفت.
پس از مرگ دکارت، 10 سال طول کشید تا او را پدر فلسفهی جدید و بنیانگذار پایههای فکری جدید در دوران رنسانس بنامند. دکارت در طول زندگی نسبتا کوتاه خود توانست تا حد زیادی رویای اتحاد علم را محقق کند. تاثیر او در فلسفه، ریاضیات و فیزیک همچنان دیده میشود و نظریاتش از ماندگارترین و عمیقترین بحثهای علوم فلسفی و طبیعی است.