در این مقاله نکته هایی کاربردی و بسیار مؤثر بیان می شود که عمل به آنها و تعهد جدّی به پیگیری آنها، از همین امروز شرایط مالی شما را بهتر می کند. و نه تنها شرایط مالی شما را بهتر می کند، بلکه کمک می کند روزبه روز شاد تر شوید و حس بهتری از خود داشته باشید و از زندگیتان بیشتر لذت ببرید.
حقوق همه چیز نیست
صعود از نردبان شرکت تنها شما را از نقطه ای که هستید، دور می کند و شما به درامد بالقوه و کف درآمدی خود دست خواهید یافت. ثروتمندان می دانند که به منظور افزایش ثروت، مهم این است که پول تان برای شما کار کند. در واقع ، رابرت کیوساکی، نویسنده پرفروش ترین کتاب مالی دنیا« پدر پولدار، پدر فقیر» فلسفه پولی خود را حول این مفهوم ساخته است.
تولید درامد از منبع های منفعل، بهترین راه برای درآمدزایی است. سرمایه گذاری روی منبع های درآمدی منفعل حاوی اوراق بهادار، اجاره املاک، سوددهی از کسب وکاری که نیازی به مدیریت روزانه شما نداشته باشد، کار خلاقانه و ابداعات بسیار پربازده خواهند بود.
پتانسیل کار خود را چند برابر کنید
یکی از اقداماتی که در فرمول ثروتمند شدن باید انجام دهید، آن است که اول بدانید راه را درست رفته اید یا خیر؟ یا راهی که به تازگی آن را انتخاب نموده اید درست است؟ آیا از آن مطمئن هستید؟
این ها سوالاتی است که باید در این راه از خود بپرسید. این همان راهی است که شما باید از آن مطمئن شوید تا بتوانید آنرا به بهترین شکل ممکن بپیمایید.
در واقع باید از آن مطمئن شوید که آیا این راه همان بهترین راه است؟ بسياري از شما پتانسیل این را دارید که بهتر شوید و به بهترین حد خود برسید، ولی این را نمی دانید که میتوانید از این مرحله عبور کنید و به درجه های بالا برسید یا خیر.
بسياري از شغل هایی که شما دارید پتانسیل این را دارد که در آن پیشرفت کنید و درآمد بیشتری را کسب کنید. حتی در مواقعی ممکن است ندانید که یکی از راه هایی که بتوانید در حرفه ی خویش پیشرفت کنید و درآمد بیشتری داشته باشید، این است که مدرک تحصیلی خویش را افزایش دهید.
من هیچ چیز نمی دانم!
پرخطر ترین مسئله در بحث اموزش این است که فکر کنید چیزی را می دانید. من این را می دانم را فراموش کنید. هر لحظه که با خودتان بگویید خودم این موضوع را بلدم. از همان جا اموزش متوقف می شود و هیچ چیز جدیدی یاد نخواهید گرفت! پس این را باور داشته باشید که کسی شما را خوشبخت تر یا بدبخت تر نمی کند مگر خودتان!
چنانچه چیزی را در دنیای پیدا میخواهید ، باید در دنیای پنهان سرمایه گذاری کنید. دنیای پیدا همان خودآگاه و دنیای پنهان ناخودآگاه هر انسانی است. پول، در بانک و دست شخص دیگری نیست، بلکه در مغز شماست. چنانچه پول میخواهید در آغاز باید درون خودتان را جست و جو کنید. آیا فکر می کنید شما سزاوار ثروتمند شدن هستید؟
هدف گذاری کنید
فکر شما، همان اندیشه، تربیت و فرهنگ شماست که با هدف تقویت می شود. اهداف خویش را مشخص کنید.
پس مهم است که دقیقا بدانید چه اهدافی در زندگی دارید و برای رسیدن به آنها برنامه ریزی کنید. اهدافتان باید به صورت تجسمی و کمّی باشند؛ یعنی:
با حواس پنج گانه قابل درک باشند. یعنی هدفی را انتخاب کنید که نه خيلي دور و غیرقابل دسترس باشد نه خيلی دم دستی و راحت. همینطور قابل اندازهگیری باشند.
یعنی مقدار و زمان رسیدن به آنرا دقیقا معلوم کنید. برای موفقیت، مسیر رسیدن به اهدافتان را به صورت تصویرسازی ذهنی طی کنید. برای ثروتمند شدن آموخته های نادرست تان را دور بریزید.
به چه دلیل اکثر آدمهای بی اخلاق در سریال ها ثروتمند هستند و هر شخصی که شرایط مالی ضعیف تری دارد، انسانی با اخلاق و خوب است؟!
بی اخلاقی ربطی به ثروت ندارد، بلکه یک خصوصیت شخصیتی ناسالم است. چه کسی گفته پول چرک کف دست است! ؟ این باورها را تغيير دهید. لطفاً از خودتان سوال کنید و بنویسید هنگامی که می گویید پول چه به ذهن تان می آید؟ نقشه ذهنی شما در مورد پول چیست؟ آیا یکی از جمله های زیر به ذهن تان می رسد؟ پول علف خرس است، پول جن و من بسم الله، پول زیر پای فیل، پول خوشبختی نمی آورد و …. که اینها همه غلط است! دنیای بیرونی شما عوض نمی شود مگر این که افکارتان را تغيير دهید.
هر لحظه از خودتان بپرسید به چه فکر می کنید؟ چنانچه روی نداشته ها و ناراحتی های تان تمرکز کنید که بیچاره می شوید! شما مختار هستید که ثروت را انتخاب کنید یا فقر را! هیچ اجباری هم برای ثروتمند زندگی کردن شما وجود ندارد!
رییس خودتان باشید
شاغلان کار می کنند تا رؤسایشان ثروتمند شوند. اگر شما ثروت واقعی را نشانه رفته اید، کسب وکار خودتان را آغاز کنید. بر اساس گزارش فوربس، ۱۴۲۶ نفر از فهرست میلیاردرهای این مجله با ایجاد کسب وکار با اعضای خانواده خود به چنين سرنوشتی دست پیدا کرده اند.
روبرت ویلسون، مشاور مالی سی ان ان و سی بی اس اعلام کرد :« بسياری از کارمندان طبقه متوسط فکر می کنند که شروع یک کسب وکار بسیار خطرناک خواهد بود. از نظر یک ثروتمند، کار خطرناک این است که اجازه دهید زمان و درآمد شما به وسیله رئیسی که کم ترین اهمیت را به شما می دهد، مصرف شود.»