شما به احتمال زیاد زمانی که به موفقیت فکر می کنید، چند نشانه قدیمی و کلیشه ای از موفقیت در مغز خود دارید، تصویری از یک کالای لوکس و یک زندگی مجلل و سرشار از رفاه ، احتمالاً شما چند دیدگاه شخصی دیگر و شاید مدرن تری از آنچه موفقیت به نظر می رسد ، در ذهنتان را دارید.
همانطور که فرهنگ کار به سرعت رشد کرده است و چهره یک کارآفرین یا رهبر معمولاً گسترش یافته است، تا تعداد زیادی از افرادی که به دنبال آزادی و کنترل زندگی و امرار معاش خود هستند را در بر بگیرد، بسیاری از آن ها تعجب می کنند، که چطور این افراد این کار را انجام داده اند و به چنین موفقیت هایی دست یافته اند؟ موفقیت این بار توسط 12 نفر از افراد موفق نشان داده می شود.
با دنبال کردن فهرست این بخش از نمناک که افراد بسیار موفق که از کارآفرینان، نویسندگان، خلاقان، سخن وران هستند آنها موفقیت خود را با شرایط سختشان رقم زده اند و امیدواریم که الهام بخش شما برای تعریف مجدد رویکرد خود برای طراحی مرحله بعدی موفقیت از زندگیتان باشد!
1. موفقیت لارن اسمیت برودی:
موفقیت این است که شما بتوانید آزادانه درس و اطلاعات خود را به کار ببرید یا به عنوان یک کارآفرین، ساعت های کاریتان را با وظایف مادرانه خود ادغام کنید و هر دو را به نحو احسنت انجام دهید و روز به روز هم موفق تر باشید، بنابراین این گونه می توانید همه کارهای دلخواهتان را نیز انجام دهید، و در تک تک مراحل زندگیتان به هر آنچه که می خواهید برسید.
هنگامی که از گلدمن ساکس پایین آمدم، آن ها از من خواستند تا یک سمینار توسعه تجاری را برای مشتریان بالقوه زن اجرا کنم … اما از من خواستند که این کار را رایگان انجام دهم، باور کنید، من عاشق اعتبار بودم که آرمشان را در وبسایتم به عنوان یک مشتری قرار دادم.
اما هیچ راهی برای ایستادن در مقابل اتاق کارآفرینی زنان نداشتم و در مورد چیزهایی مانند شکاف دستمزد و مجازات مادران صحبت کردم و پولی دریافت نکردم، خیلی ترسناک بود که در آن لحظه نه بگویم،
اما در روز بعد متوجه شدم که یک گوشه بزرگ در اهداف تجاری من، هم از لحاظ مالی و هم از نظر اخلاقی، تغییر کرده بود، از آن نقطه به بعد، من از این جمله استفاده کردم:" من دستمزد کم ام را ذخیره کردم و کار رایگان را برای گروه های کم بزاعت تر انجام دادم تا آنها هم از این مزایا بهره مند شوند."
انگیزه برای موفقیت بچه های من بودند، قبلاً این بود که می خواستم کار خوبی در دنیا انجام دهم و به پسرانم برسم. همه اینها هنوز درست است.
اما فوریت مدل سازی انگیزشی، استحکامی، استقامت و عدالت اجتماعی به اندازه قابل توجهی برایم بزرگ تر شد، پسرانم اکنون 7 و 10 ساله هستند و من می توانم ببینم که وقتم با آن ها در مدل مادرانه رو به کاهش است.
من می خواهم موفق شوم تا آن ها بتوانند یک روز کار بزرگ و معنی داری انجام دهند، و اهمیت متحد شدن با زنان و هر کسی که تمام امتیاز و دسترسی به آن ها را ندارد را درک کنند.
2. موفقیت جانیس تیلور:
خنده دار است، من مطمئن نیستم که تا به حال احساس این لحظه را درک کرده باشم که موفق شده ام!
خیر و نفرین یک کارآفرین، پی گیری بی وقفه است، پس از سال ها تحقیق و پشتکار، من تصمیم گرفته ام که فقط به فرآیند اکتشاف روزانه علاقه مندی هایم باشم،هر روز چالشی جدید برای رویارویی با تنبلی وجود دارد که پیروزی زنده ماندن را جشن می گیرد و ما باید آن را شکست دهیم.
کار من آن قدر ارتباط های نزدیکی به خود گرفته که این آخرین روز من است و من قصد دارم به ریشه های خدمت خود در صنعت رستوران برگردم، با این حال همان طور که می گویم، اتفاق معجزه آسایی می افتد، این یک فرآیند است و موفقیت یکی از رکن های اصلی این روند می باشد.
در خانه به دخترانم نشان می دهم که رسیدن به رویاها ممکن است، اما آن ها مجانی بدست نمی آیند، شما باید مایل به انجام کار لازم روی خودتان برای روشن کردن موتور خود باشید تا بتوانید از تخیل خود برای حل آن استفاده کنید.
دخترانم اکنون آنچه را که یک تحقق رویا بوده را می بینند، حتی یک زن می تواند رویاهایی داشته باشد که بر خلاف فرهنگ کنونی مان باشد، من به عنوان یک مادر حس شگفت انگیزی از وظیفه و تعهد برای نشان دادن به دختران خود، فرآیند کار و شادی آنچه که می توانند شوند، احساس می کنم.
دیگران چقدر برای من موفقیت کسب می کنند، موفقیت هیچ ارتباطی با پول، خانه، یا هر چیز خارجی ندارد، موفقیت در درون خود ما شکل می گیرد و از خودمان شروع می شود .
خیلی وقت پیش، من با هیچ چیز بزرگ شدم، مادرم 3 شغل داشت و من کاملاً در سال هایی که کوچک تر بودم قانع بودم که اگر پول در می آوردم، خوشحال می شدم، خوب، من پول کسب کردم و بازهم هم این احساس آزار دهنده ناراحتی را داشتم، بعدها متوجه شدم که تمام تلاش های من عمداً صورت گرفته تا به خوبی درک کنم، حس کنم و از مشکلی که برای حل آن به دنیا آمده ام، آگاه باشم و تا بتوانم با آن ها کنار بیایم.
به نظر وحشتناک می آید، اما واقعاً می دانم که زمان من در اینجا روی زمین محدود است، من سالهای زیادی را در غم و اندوه سپری کردم، در حالی که از شرایط زندگی ام ناراضی بودم، حالا می فهمم که تمام این چیزها برای آماده شدن من بوده است.
من خیلی چیزها را در زندگی دیده ام که واقعاً نمی خواهم یک روز را هدر دهم، احساس مرگ در زندگی ام را حس می کنم و می خواهم هر لحظه را دوست داشته باشم.
پس نباید احساس بدی بر من غلبه کند، من برای انجام این کار آماده بودم تا بتوانم کارم را انجام دهم و دسته کامل کارت هایی را که در این زندگی به من اهدا شده بود را بازی کنم.
آخرین کاری که من می خواهم انجام دهم این است که این زمین را با یک دست پر از کارت هایی ترک کنم که بدون تلاش هر روز برای بازی با با آنها تلاش می کردم، زندگی شبیه قمار است، اما می دانم که وقتی زمان رفتن فرا می رسد، من کاملاً، صادقانه و کامل زندگی کرده ام.
3. موفقیت جان لین:
هنگامی که در اولین نوآوری خود موفق شدم، متوجه شدم که بسیاری از ارزش خود را به برند کسب وکارم داده ام و استعدادهای ذاتی خودم در فروش، نام تجاری، ساختمان بازار، و مدیریت را درک نکرده بودم، بعد از اینکه من شرکت بعدی خود را با نام سلا تاسیس کردم و نتیجه اولیه را دیدم حس می کردم که برای اولین بار موفق بوده ام، موفقیت در تعریف یک سیستم است، نه یک شرط.
مهم ترین عنصر پیشرفت که در بیش از 1000 نفر از بنیانگذاران مشاهده کردیم این است:تعریف مجدد هر دو به طور منظم و اندازه گیری شده - اغلب، ما فکر می کنیم ضربه زدن به یک هدف یک عمل مهم است، این زمانی است که مولفه حیاتی یک نقطه خاص از عمل را برای پیشی گرفتن، دستیابی، و یا عدم موفقیت انجام می دهید و درست در زمان اوج شکست ها، موفقیت های روز افزون کسب خواهید کرد.
تعهد ما در کار اغلب به عنوان موفقیت درک می شود، با این حال، واقعیت این است راه هایی که ما بعنوان فعالیت ها، زمان و سایر منابع مربوط به کارانجام می دهیم، منابع ما برای سوخت کار محسوب می شوند، پس استاندارد واقعی موفقیت، سعادت و پیشرفت هستند، اگر به نظر می رسد که زندگی شما در مقابل اولویت های کاری تان قرار دارند، پس شما اولویت های کاری اشتباهی دارید.
این باعث ایجاد دوستی مادام العمر، روابط خانوادگی آسیب دیده، و جلوگیری از رشد روابط شخصی می شود، نه به این خاطر که کار به زمان و توجه این افراد / گروه ها / و روابط نیاز دارد، بلکه فقط به این دلیل که کارم را درک نکرده بودم.
4. موفقیت گیتانو دیناردی:
در یک سطح کلان، معیار حقیقی موفقیت با زمان من به نسبت پول تعیین می شود، من نیاز دارم که درست بالای جدول زمانی در مقابل نمودار پول، در تمام زمان ها قرار داشته باشم. اگر به یک ربع دیگر می رسم، به این معنی است که در جایی بدی هست.
من باید قادر باشم کاری را که در زندگی می خواهم انجام دهم،ما زمان محدودی در روی زمین داریم، و من نمی توانم همه اینها را خرج کار کنم، چون هرگز بر نخواهد گشت، زمانی که نوبت به زمان می رسد.
مهم ترین چیز برای من این است که توانایی انجام احساسات مرتبط با کارم را داشته باشم چیزهایی مثل موسیقی، سالم ماندن و زمان گذراندن با دوستان و خانواده، کار کردن از راه دور و زندگی در میامی نیز عوامل مهمی برای من است، به من این امکان را می دهد که زمان را برای چیزهایی که دوست دارم به حداکثر برسانم، تا زمانی که من تولید کننده باشم و پول خود را به دست بیاورم.
پول:
همانطور که می دانید، 20سالگی برای یادگیری است "و 30 سالگی برای کسب درآمد". این نتوانست در مورد من دقیق تر باشد، من تازه 30 ساله شده بودم و بالاخره از پرداخت بدهی های دانشجویی، قسط های خودرو و کارت های اعتباری بیچاره شده بودم.
در دهه 20 سالگی ام درس خواندن و رشد را انتخاب کردم، اما واقعا زیاد به پول دراوردن فکر نمی کردم، ورشکست شدن برایم مهم نبود، زیرا می دانستم اگر مهارت های را یاد بگیرم، آن مرا در مسیر کسب درامد خواهد انداخت، پول چیزی بیش از یک ابزار نیست، البته، شما باید زنده بمانید و برای حداقل الزامات خود به اندازه کافی پول تهیه کنید، اما چرا شما پول زیادی به دست بیاورید؟ برای چه دقیقا؟
اگر می خواهید خود را برای پول دراوردن بکشید و از زندگی خود لذت نبرید، احتمالاً زمان آن است که اولویت های خود را ارزیابی کنید.
روابط:
من این موارد را به مقوله "روابط" اصلی اضافه می کنم:
خانواده
افراد مهم
دوستان
متخصصان
شما همچنین می توانید استدلال کنید که این موارد باید به درون جای خودشان تقسیم شوند، اما این مدلی است که من آن را می بینم، در نهایت، شما باید این کارها را به طریقی اولویت بندی کنید.
با این حال دسته بندی برایتان مناسب نیست، اما عاقلانه انتخاب کنید - به خاطر داشته باشید که نمی توانید به طور کامل یک منطقه را برای مدت زیادی نادیده بگیرید، چون در نهایت بر روی معکوس کردن و شکست شما متمرکز می شود،
تسلط بر این موارد بسیار چالش برانگیز است، چون شما با بسیاری از احساسات انسانی سر و کار دارید، پیشنهاد من تمرکز بر روی روابطی است که برای شما مهم هستند، و سپس طبق زمانی که دارید.
سلامتی:
این یک قسمت است که برای مدت زیادی نادیده گرفته شده و اخیراً تغییرات مهمی را ایجاد کرده ام. چرا؟
من داشتم چاق می شدم، همیشه ظاهر فوق العاده عضلانی، لاغر و ورزش کار داشته ام، با این حال، باور نکردنی است که چند سال کار با تکنولوژی می تواند با بدن شما چه کارهایی انجام دهد.
چیزهای بزرگی را از خودتان بر جای بگذارید، بعنوان مثال من می خواهم به عنوان فردی شناخته شوم که یک ابزار موسیقی عالی درست کرده بود، یک بازاریاب بزرگ بود، و یک مرد بسیار بزرگ با قلبی از طلا. چطور این اتفاق می افتد؟
دوست داشتنی باشید.
شنونده خوبی باشید.
یک روح گرم داشته باشید.
تولید محتوای شگفت انگیزی کنید.
باعث شوید که مردم احساس خوبی داشته باشند.
به نوجوانان توصیه رایگان بدهید، آنها را به جلو حرکت دهید.
اگر پول زیادی دارید، هرگز درباره اش صحبت نکنید.
اگر می توانید از یک سازمان خیریه یا انگیزشی عالی پشتیبانی کنید.
در پایان روز، گاهی اوقات زمانی وجود خواهد داشت که احساس نمی کنید در مسیر درست هستید، اما چنانچه در این بخش از موفقیت نمناک گفته شده است تنها باید موقتی باشد، زمانی که هر روز این احساس را داشتید، برای یک دوره زمانی طولانی، شما یک مشکل دارید.
5. موفقیت آبیگایل هانتر - سید:
در سرمایه LDV، ما در افراد فنی بسیار متخصص سرمایه گذاری می کنیم که کسب و کارهای فن آوری دیداری را می سازند، وقتی سرمایه LDV در سال 2012 آغاز شد، بسیاری از مردم فن آوری بصری را به عنوان چیزی "بامزه، جایگاه و علمی تخیلی" رد کردند.
اما در حال حاضر تقریباً هر چیزی که شما در حوزه های فن آوری و سرمایه گذاری مشاهده می کنید، حول چگونگی یادگیری ماشین، هوش مصنوعی و رایانه بصری است، دیدن مسیر اصلی که در نهایت اعتقاد ما را تشخیص می دهد بسیار عالی است، که فن آوری های بصری کسب و کارها و دنیایی که در آن زندگی می کنیم را بهبود می بخشد.
حتی بهتر است تیم های برتر تکنولوژی بصری را ببینید که ما در ایجاد کسب وکار با ارزش و بهبود دنیایی که در آن زندگی می کنیم، سرمایه گذاری می کنیم.
موفقیت یک دیدگاه را به واقعیت تبدیل می کند، در حالی که ممکن است تکرار ایده اولیه من باشد، اما آوردن آن به زندگی موفقیت نهایی من است.
شما می توانید در تمام جنبه های زندگی موفق شوید، موفقیت های شغلی وجود دارد اما موفقیت های فراوان دیگری نیز در زندگی هستند، برای من، همه اینها برای کسی که هستم ضروری است.
چرا امروز موفق هستم؟ من از خواب بیدار شدم و برای دویدن بیرون رفتم، سپس لباس کودکم را پوشاندم و غذایش را دادم، به کار خود ادامه دادم و توانستم یک معامله جدید را ببندم، به نظر من، زندگی ام از یک برد کوچکی ساخته شد که موفقیت کلی ام را تغذیه می کند، هیچ چیزی جز این نیست.
من با پیشرفت انگیزه می گیرم، اهداف فراگیر را برای روز، هفته، 1 سال، 5 سال و غیره دارم و اضافه کردن مراحل بعد، پی گیری کردن اهداف، به من کمک می کند تا تمام کارهایی که انجام می دهم را درک کنم و کارهای بزرگی انجام دهم.
6. موفقیت جاستین ایپ:
روزانه ایمیل هایی را از مشتریان دریافت می کنیم که به ما می گویند زندگیشان چگونه تغییر می کند، برای آن ها داشتن حس اعتماد به نفس در موقعیت های استرس زا بسیار مهم است، این احساس فوق العاده ای است که بعد از سال ها کار سخت، درهای مجازی خود را باز کنید و مشتریان با آنچه در مورد شما ارائه می دهند، هیجان زده تان کنند .
زمانی که نیویورک تایمز قصد مصاحبه با من را داشت، می دانستم که می توانیم به چیزی تکیه کنیم و راه حلی مفید برای میلیون ها نفر که روزانه با اضطراب موقعیتی سروکار دارند را ارائه دهیم، این سفر به من نشان داده است که افسانه موفقیت یک شبه واقعاً چقدر غلط است.
بیش از یک سال طول کشید تا شروع کنیم، دیدن چنین واکنش مثبت اولیه از سوی بازار باعث می شود مبارزه کمی راحت تر شود ، چون ما به دنبال هدف کلی خود برای کمک به مردم برای افزایش اعتماد به نفس شان است.
همانطور که در حرفه ام پیشرفت کرده ام، تعریف من از موفقیت تکامل یافته است، برای من، موفقیت یک فرآیند اکتشاف است نه یک مقصد، شغل من کمی عجیب و غریب است.
من در قراردادهای دولتی، در یک مجله مسافرتی تجربی، برای یک برنامه کاربردی در فضای باز، و حالا به عنوان یک موسس شرکت مراقبت های پزشکی از راه دور کار کرده ام، ثابت بودن در طول مسیر، جستجو برای آنچه که برای من تحقق معتبری را فراهم می کند و تلاش برای تبدیل شدن به کلاس جهانی در صنعت من بوده است.
این هنر پویایی است و در طول زمان تغییر می کند، اما در هر لحظه، اگر احساس کنم تمام تجربیات کاری قبلی من (و شخصی) به گونه ای در مکانی همگرا شده اند که من به طور کامل از تمام مهارت ها و ابزارهایی که در طول مسیر انتخاب کرده ام، استفاده می کنم، احتمالاً در یک نقطه خوب قرار دارم.
چه زمانی موفقیت در شانس با زندگی شما همراه است
من معتقدم فصل هایی در زندگی و شغل وجود دارد گاهی اوقات کار در زندگی خانگی اولویت می یابد، و بالعکس؛ اما عدم تعادل طولانی مدت خوب نیست و می تواند منجر به تحلیل رفتگی شخصی و تعارضات بین فردی شود.
پیش از این در حرفه ام، من این باور غلط را داشتم که کار سخت تر و هل دادن خودم برای 80 + ساعت کار در هفته خوب است، فرمولی برای جلو رفتن که منجر به شادی می شود.
طبق تجربه، من یاد گرفته ام که با خودم، یا شاید یک مربی یا درمانگر - کسی که یک دیدگاه خارجی و بی طرف داشته باشد، خودم را بررسی کنم تا حسی از اینکه در هر زمان ممکن است در کجا باشم، و البته اگر لازم باشد، خودم را پیدا کنم.
توصیه او نسبت به من معمولاً بیرون آمدن و بازی بیشتر با افرادی است که برای آنها ارزش قائل هستم است، این کار بسیار ساده به نظر می رسد، اما گاهی اوقات به طرز شگفت انگیزی نیاز به تمرین خواهد داشت.
ما در یک فضای اقتصادی به شدت روانی زندگی می کنیم, و یکی از دلایلی است که ما شروع به این کار کرده ایم، منظور من از این کار شغلی است که انتظار می رود تنها درآمد ثابت (و بیشتر برای مردان) فراهم کند.
در دهه 1980، گوردن گکو برای دنبال کردن پول و ثروتش، آن را مد روز قرار داد، نسل هزاره جدید، علیرغم اعتقادات نامناسب برای تنبلی و اختیارات، در واقع تغییر موفقیت آمیز خود را نسبت به پول می دانند، و باید آن را در مورد معنا و تجارب و تحقق در کار و زندگی، دوباره تعریف کرد.
همه با این مساله موافق نیستند وقتی می شنوم که مردم درباره شغل خود صحبت می کنند، فقط یک چک حقوقی معمولی که به یک زندگی پایدار کمک می کند، است.
همیشه منتقدانی خواهند بود که درک نمی کنند، یا افرادی هستند که به تعریف شما از موفقیت حسادت می کند، اما بهتر است که آن ها را بشنوید، شوخی کنید، و سپس مسیر صحیح خود را ادامه دهید.
7. موفقیت لیام نسون:
من یک مجموعه مهارت های خاص را به دست آورده ام". مهارت ها مانند کدگذاری، حس محصول، رشد و تخصص کسب وکار هستند و من عاشق استفاده از این مهارت ها در یک حس کلی برای کمک به مردم هستم تا بتوانند حس بهتری داشته باشند، من در نقطه ای از حرفه ام هستنم که احساس می کنم چیزهای کمی درباره آن می دانم ، اما چیزهای زیادی برای یادگیری و کشف کردن وجود دارند.
این کمی دایره ای است، این سفر اکتشافی توانایی اش را با دیگران به اشتراک می گذارد، که باعث می شود من احساس خوبی داشته باشم، که پس از آن اکتشافات بیشتری را به وجود می آورد، و این چیزی است که من را تحریک می کند و به سمت موفقیت سوق می دهد.
8. موفقیت کاتجا کوکوویک:
حرفه قایق سواری خود را از شور و اشتیاق برای قایقرانی و دریا آغاز کردم، این فقط یک کسب وکار جانبی برای من بود، من یک کار تمام وقت در حوزه بازاریابی داشتم.
در حدود یک سال بعد، یک روز تماسی از دو شرکت بزرگ و همچنین درخواست از یک دستیار بزرگ معروف را دریافت کردم که همه می خواستند یک قایق تفریحی داشته باشند، این باعث شد متوجه شوم می توانم شور و شوق خود را به یک کسب وکار جدی تبدیل کنم، نه فقط یک کار جانبی و سرگرمی.
برای من، موفقیت به این معنی است که ما زندگی ای که واقعاً می خواهیم را زندگی می کنیم و نه تنها زندگی که می توانیم داشته باشیم،اما فراتر از آن - موفقیت نیز به این معنا است که شما می توانید به دیگران کمک کنید تا زندگی شادتر و بهتری داشته باشند، موفقیت در کار به من این امکان را می دهد که رویای دوران کودکی خود را زنده کنم.
خانواده من علاقه واقعی به حیوانات را دارند و چند سال پیش، ما یک مزرعه حیوانات بد سرپرست کوچک را ساختیم و شروع کردیم، حیوانات آسیب دیده ما از جمله 10 اسب، 3 خوک، بسیاری از مرغ ها، بوقلمون ها و اردک ها بودند، منظره دفتر کارم با مراتع اسب ها رو به رو است و هیچ چیز اضافه ای جز تماشای حیواناتی که یک روز اذیت می شدند و الان خوشحال هستند را ندارم.
9. موفقیت مایک موریس:
در آخرین شرکتم، می دانستم زمانی که قادر به پیش بینی دقیق نتیجه اقدامات خود در حوزه کسب مشتری بودیم، موفق به رشد قابل توجه این شرکت خواهیم شد، در حالی که این موضوع بسیار ساده به نظر می رسد، اما بسیاری اوقات بسیار دشوار است که نتایج خاص را به کارهای خاص با حجم بالای خرید مشتری گره بزنید، زمانی که متوجه ملخ ها شدیم، فهمیدیم که "کدها را شکستیم" و قادر به رشد قابل توجهی خواهیم بود.
من معتقدم که موفقیت قادر به پیش بینی و ارائه نتایج است، برای من، موفقیت یک هدف نیست، بلکه راهی برای کار و عملکرد درست است.
برای من، موفقیت در کار همه چیز را در تمام جنبه های زندگی آسان تر می کند و محیطی ایجاد می کند که در آن می توانم مفیدتر باشم.
من با تغییرات بزرگ در طول زمان تحریک شده ام - دوست دارم به عقب نگاه کنم و در جایی که هستم خودم را مقایسه کنم، ادامه ارائه نتایج این تغییرات را در من ایجاد می کند.
10. موفقیت فرانسیس سیموویتز:
دشوار است که به یک لحظه، در روزهای اولیه، اشاره کنیم، ماه آخر سال بود که ما در آن هفته بزرگ ترین معامله ای را که تا به حال داشتیم، بستیم ، لحظه ای که از ورشکسته به سودآور تبدیل شدیم، جایی بود که می دانستم می توانیم آن را بسازیم و ساختمان و کارمان را نگه داریم.
موفقیت برای همه متفاوت است، برای من، موفقیت یک مقصد نیست، مسیری است که من در آن هستم، و آزادی برای ساختن زندگیم میباشد تا به بهترین نحو و با خواسته هایم می سازمش.
در شغلی قبلی که بودم، هیچ وقت احساس نکردم که در مسیر درست قرار گرفته ام، خوب بودن در کار، دوست داشتن کار، و جبران کردن از عناصر موجود در مسیر موفقیت است.
چه زمانی موفقیت در شانس با زندگی شما همراه است
من برای موفقیت خود در کار پول زیادی را قربانی کردم،این قسمتی از دلایلی است که من طلاق گرفته ام، شوهرم پول زیادی از من گرفت، از من خواست که شغلم را رها کنم و بچه دار شوم، اما حس می کردم که نمی توانم یک مادر باشم، تا زمانی که کسی نبودم که بچه های آینده من بتوانند به من افتخار کنند.
زندگی چیزی است که من به طور فعال باید روی آن کار کنم، و امسال فقط شروع به اولویت بندی چیزهایی مثل سرگرمی ها و علایق دیگر کردم، که می تواند برای من سخت باشد، من خیلی جاه طلب هستم.
پدر بزرگ و مادر بزرگ من به طور باور نکردنی از کاری که من انجام می دهم گیج می شوند، من همچنین در شرکت های نوپا کار می کنم و جبران خسارت همیشه به همان اندازه که من می توانم در جایی دیگر ایجاد کنم، نیست.
من یک پیشنهاد رقابتی در یک شرکت بزرگ 100 فورچون داشتم و می توانستم خیلی بیشتر از حال حاضر باشم، اما من این فرصت را انتخاب کردم که در یک نقش رهبر باشم و کسب وکار خود را بر پاداش مالی فوری پی ریزی کنم.
این تصمیم بسیاری از دوستان و خانواده را که موفقیت من را به تنهایی تعریف می کنند، گیج کرد، من همیشه هر قدم از شغلم را بر سر پول انتخاب کرده ام؛ و در نهایت، هر بار، پول را از دست داده ام، برای من، این یک خط سیر موفق است و دیگر چنین ر.ندی را پیش نخواهم گرفت.
می گویم که شایستگی اصلی من فروش است، و مهارت های فروش برای رهبری یا به عنوان رئیس هر شرکت ضروری هستند، اولین رئیس من یک فرضیه داشت که فروشندگان بزرگ کمی آسیب دیده اند یا یک محرک ذاتی برای اثبات چیزی دارند، ممکن است در بازی این روند کمی وجود داشته باشد، اما من واقعاً به تاثیر آن اهمیت می دهم.
من عاشق دیدن فرصت های ایجاد شده، یا دیگر افراد با یادگیری و رشد در شغلشان هستم، همچنین احساس قوی به عنوان یک زن مطلقه را دارم، که هرگز نمی خواهم احساس کنم به مردی متکی باشم که از من مراقبت کند، من ازادی می خواهم که کار و زندگی ام را به روشی که دوست دارم بسازم و این هر روز به من انگیزه می دهد.
11. موفقیت نت بار فیلدز:
در سال 2017، من تصمیم گرفتم یک سازمان غیر انتفاعی را در اختیار خود قرار دهم که به امید یافتن افراد با استعدادهای نهفته و توانایی های ذهنی نابود شده اختصاص داشت.
بLLC برای پشتیبانی از شرکت های نوپا وجود داشت و افراد با استعدادی را می ساختند، باهم همکاری می کردند و تنها به این دلیل که من برای گلوتون مستحق تنبیه هستم، یک گروه کارشناسی به نام Pty Ltd در استرالیا خلق کردم.
این کار در طول سال 2017 به گونه ای طعنه آمیز ادامه داشت که در ذهن من ایجاد شد که موفق شده ایم، اگر شما بتوانید سه تا از شرکت های نوپا را نگاه دارید که تنها چند ماه سن دارند و از میان گردبادی عظیم به دنبال آن می دویدند، احتمالاً مشکلی پیش نخواهد آمد.
این به آن معنا نیست که من در طول مسیر اشتباهی مرتکب نشدم، چون این کار را کردم، اما من درس های درست را از آن اشتباه ات آموختم و آن ها را به حال حاضر بردم و دیگر تکرارشان نکردم.
من معتقدم که همه ما می توانیم موفق شویم، نیازی به کسی نیست که به خاطر من از پا در بیاید، خوب است که یک سیستمی را ایجاد کنیم و به جای استفاده از 100 درصد انرژی یک نفر از 1 درصد انرژی 100 نفر استفاده کنیم.
با این حال، با تعجب و اندوه می گویم که همه این تفکر را در اختیار ندارند، یک سلسله مراتب توکار در بسیاری از غرایز مردم وجود دارد، آن ها نمی توانند درک کنند که چرا من خوشحال می شوم که یک شرکت (برای مثال) که ما به تسریع روند شتاب کمک کردیم اکنون موفق تر از تمام شرکت های من است.
دلیل ساده است:شرکت هایی که ما به آن ها کمک می کنیم، به دیگران کمک می کنند و این باعث می شود دنیا مکانی بهتر برای زندگی برای همه ما باشد.
من انگیزه نمی خواهم که موفق باشم، من انگیزه دارم که دنیا را برای همه بهتر کنم، من انگیزه دارم که جهان را برای همه ما بهتر کنم، اما در صورتی این اتفاق می افتد که راه من برای انجام این کار منجر به موفقیت من و دیگران بشود.
من همیشه می خواستم کاری با ذهنم انجام دهم که مشکلات واقعی را حل کنم و کمک های باارزشی به جامعه کنم، فکر می کردم می توانم این اتفاق را از طریق یک باشگاه IQ، مانند منسا، جامعه پرومتئوس، یا جامعه المپیک، که در برخی از آن ها عضو تمام آن ها بوده ام، بکنم، با این حال، به نظر نمی رسد که آن سازمان ها فاقد چنین حرکتی باشند که من آرزویش را دارم، بنابراین چیزی که به دنبالش می گشتم را ساختم.
در 12 ماه گذشته، شرکت های من به تحقیقات در زمینه سرطان، مبارزه با قاچاق انسان، امنیت سایبری و چندین مورد دیگر کمک کرده اند، من تنوع را دوست دارم و ذهنم را مشغول استفاده از آن می کنم،زندگی برای من ارزش زندگی کردن و لذت بردن را دارد.
12. موفقیت قاسم خان:
هر کسب و کاری دشوار است، به خصوص برای غذا و نوشیدنی و به ویژه در جایی که مصرف کنندگان انتخاب های نامحدودی دارند.
اولین تحقق موفقیت برای ما زمانی بود که در مسیر درست قرار گرفتیم، زمانی بود که شروع به مشاهده مجدد سفارشات از مشتریان در افزایش های کوتاه زمانی کردیم، همچنین هنگامی که شروع به دریافت ارتباطات ورودی از مشتریان تکراری در مورد اینکه نوشیدنی های ما به آنها چه کمکی در سلامتی شان می کند نیز این اتفاق رخ داد.
موفقیت در کارآفرینی به معنای موفقیت در کار و در خانه است؛ آن ها باید دست به دست هم بدهند و هر دو را به یک میزان و متعادل جلو ببرید ، ما سریع تر، سخت تر و طولانی تر از همیشه کار می کنیم.
ما قادر هستیم که زمان خود را صرف ساختن zyn در برنامه خودمان کنیم و در عین حال اطمینان حاصل کنیم که در زندگی خانوادگیمان نیز موفق بوده ایم.
برای بسیاری از مردم تعریف می کنند، موفقیت به طور کامل با ارزش خالص مالی آن ها اندازه گیری می شود، برای ما، این یک عامل مهم است، اما ثروت مالی تنها چیزی نیست که موفقیت را تعریف می کند، بلکه مهم است که در تمام جنبه های زندگی موفق شوید.
برای ما، این شامل مشارکت خانوادگی، مشارکت اجتماعی، کمک های خیریه، اخلاقی و محیطی، ورزش و غیره است، برای موفقیت نقشه ای وجود ندارد، این موفقیت در درجه اول مربوط به کسب درآمد نسبتاً بیشتر از بقیه بود، اما به اندازه کافی برای مردم امروزی کافی نیست، دانستن اینکه چه چیزی باعث موفقیت شما خواهد شد باید مشخص شود. این باید احساس موفقیت برای شما داشته باشد، نه این که به همه کسانی که در رسانه های اجتماعی هستند، شباهت داشته باشید.
نکات نهایی موفقیت
هیچ تعریفی برای موفقیت وجود ندارد، اگر می خواهید یک فرد موفق شوید، بفهمید چه چیزی به شما انگیزه و معنا می دهدو درست همان کار را انجام دهید.