درست در نقطهی مقابل واقعبین بودن، نقطهی کمالگرایی وجود دارد؛ سرزمین تمامیتخواهی و بلندپروازی. برای رسیدن به آن باید چیزی بیشتر از داشتههایتان خرج کنید، بیشتر از توانتان تلاش کنید و درنهایت، در صورت موفقیت، به دستاوردی میرسید که شاید با تصویر اولیه، تفاوتهای چشمگیری داشته باشد.
همهی این موارد حاصل واقعی نبودن تصویر و هدف است. فرار از دام کمالگرایی، آن هم به شکل دائمی و نامطلوب، با وجود زمانبر بودن قابل انجام است و راهکارهای زیر میتواند بر آن تأثیرگذار باشد.
«توجه به زمان حال» یکی از مهمترین عوامل دوری از کمالگرایی است. میان کمالگرایی و توجه مفرط به آینده، ارتباطی کاملاً مستقیم وجود دارد. طرحریزی برای آینده اصلاً چیز بدی نیست؛ اما چالش کمالگرایی در زمان فراموش کردن زمان حال و کمتوجهی به ابزارهای ساخت آینده خودنمایی میکند. نتیجهی دیدگاه ایدهآلگرایی با معنای مثبت، ترسیمِ اهدافِ حرکتدهنده است. مقدار متعادلی از ایدهآلگرایی، اهداف متعالی را به ذهن شما متبادر خواهد کرد. باید این اهداف را با بررسی شرایط و توانمندیهای خود و ابزارهای موجود برای کسب آن ارزیابی کنید. برای دستیابی به اهدافِ پیشران در آینده، به زمان حال نیاز دارید.
راهکار کاهش تأثیرات نامطلوب کمالگرایی چیست؟
«در نظر گرفتن فضایی برای کاستیها و نتایج نامطلوب»، راهکاری برای کاهش تأثیرات نامطلوب کمالگرایی است. کمالگرایی پذیرش اشتباهات را مشکل میکند. تصور نتایج بینقص برای همهی فعالیتها باعث میشود روبهرو شدن با اولین شکست ادامهی روند برنامهریزی اولیه را با چالشهای جدی مواجه کند. باید همیشه فضایی را برای کاستیهای احتمالی در نظر بگیرید، هرچند هدفگذاری اولیهی شما بر اساس وقوع این کاستیها نبوده باشد. این فضا به شما اجازه میدهد نتیجهی نامطلوب را بهتر ارزیابی کنید و از تکرار آن جلوگیری کنید. کمالگرایی حتی فرصت تجربهاندوزی را از شما خواهد گرفت.
آفت های کمال گرایی
- مهم ترین وضعیت پیش روی افراد کمال گرا، معلق شدن برنامه های زندگی شان است.
- آنها همواره درگیر استرس و وسواس هستند.
- کمال گراها همیشه سعی در راضی نگه داشتن همه دارند و رضایت عمومی و تأیید دیگران، بخشی از وضعیت مطلوبی است که در ذهن دارند.
- وقتی کاری را شروع کردند، از سپردن کار به دیگران اجتناب می کنند چون به کسی اعتماد نمی کنند. بنابراین بار همه کارها بر دوش خودشان می افتد و خسته می شوند.
- آنها معمولاً نیمه خالی لیوان را می بینند و با استناد به آن، از پیشروی باز می مانند. پاردایم ذهنی آنها "یا همه یا هیچ" است.
- هیچ وقت احساس رضایت و لذت از زندگی نمی کنند چون همیشه فکر می کنند جایی از کار می لنگد.
چه باید کرد؟
اگر کمال گرا هستید:
1 - ابتدا باید بپذیرید که کمال گرایی، بر خلاف نام اش، یک پدیده منفی و نابهنجار است. مانند غل و زنجیری زیباست که بر پای شما بسته اند.
2 - اهداف بلند مدت را به هدف های کوچک تر تقسیم و زمان بندی کنید.
3 - این باور را در خود ایجاد کنید که "انجام یک کار خوب در امروز، بهتر از انجام کار عالی در فرداست".
با این ذهنیت، هدف های کوتاه مدت را دنبال کنید.
4 - از این که حتی یک گام جلوتر بروید، خرسند باشید و به خود پاداش دهید. کمال گرایی تان را در همین پیشرفت های کوچک ارضا کنید و آرام آرام واقع گرایی را جایگزین آن سازید.
بدانید که افراد موفق، ناگهان بر قله موفقیت نپریده اند، بلکه گام به گام و با لغزش ها و خطاهای زیاد به جایگاه کنونی رسیده اند. فقط پرده آخر نمایش انسان های موفق را نبینید.
5 - دل به دریا بزنید و کاری که در نظر دارید را با همین شرایط کنونی آغاز کنید. از روش عقاب استفاده کنید؛ عقاب وقتی می خواهد به جوجه هایش پرواز یاد دهد، آنها را به نوک می گیرد و از ارتفاع مشخصی رهایشان می کند. جوجه عقاب ها مجبور به بال زدن می شوند و قبل از این که به زمین بخورند، عقاب، در آسمان می گیردشان، دوباره به اوج می برد و رها می کند.
خودتان را با استاندارهای متعارف و نه الزاماً آرمانی در دل کار بیندازید و در برابر عمل انجام شده قرار دهید؛ البته مانند عقاب حواس تان هست که زمین نخورید.
6 - به رضایت دیگران دل نبندید؛ آنها سرگرم زندگی خودشان هستند و شما در این توهم هستید که شش دانگ حواس شان به شماست. به فرض هم که کسی تمام وقت متوجه شما باشد، بگذارید باشد؛ شما به کار و زندگی خودتان مشغول شوید و از پیشرفت های کوچک تان لذت ببرید. او نیز به زندگی اش بر خواهد گشت. برای خودتان زندگی کنید.