«چند وقتی هست که شروع به درس خوندن کردم اما هر چیزی رو که میخونم حس میکنم یادم رفته و باید به عقب برگردم و دوباره بخونمش؛ به همین دلیل خیلی زمان روی یک مبحث میذارم و وقتم از دست میره. چیکار کنم؟»
برای اینکه با وسواس در مطالعه مقابله کنید، راهکار های ساده ای وجود دارد:
مقابله با وسواس مطالعاتی راههای سادهای دارد،البته به شرطی که به آنها عمل کنید ...
-کمک دانشآموز به خودش
-بازیابی مطالب به جای بازخوانی
-بالا بردن قدرت تشخیص نکات مهم
-خلاصهنویسی و یادداشتبرداری از مطالب
-پرهیز از تکرار زیاد
-تست زدن و حل نمونهسؤال
-مشخص کردن تعداد صفحه و زمان برای مطالعه
-قوی کردن اراده
لطفا شجاعت به خرج دهید ، یکبار تصمیم بگیرید که مطلب را دوبارهخوانی نکنید. در انتهای مطالعه با طرح سؤال، یادگیری خود را محک بزنید. اگر پرسشها را بهخوبی پاسخ دادید جایی برای نگرانی وجود ندارد. با تکرار این روش از وسواس در خواندن خلاص میشوید.
وسواس مانعی بری پیشرفت است
وقتی به زندگی حرفهای یک ورزشکار نگاه میکنیم، هرگز ورزشکاری را نمیبینیم که از خودش انتظاراتی فراتر از حد معقول داشته باشد. به عنوان مثال یک وزنهبردار در مسابقات وزنههایی را انتخاب میکند که در تمرینات موفق به بلند کردن آنها شده باشد و گام اول در موفقیتش، بلند کردن وزنههای تمرینی است. پس اگر حتی یک کیلو بیشتر از تمرینات در مسابقات وزنه بلند کند، برایش پیشرفت محسوب میشود.
وقتی کارنامهی بسیاری از دانشآموزان را میبینیم، تعداد غلطها در یکی از درسها بسیار زیاد است و اتفاقاً این درس، دقیقاً همان درسی است که بیش از همه مطالعه شده است. پس مشکل کار کجاست؟ مشکل کار در وسواس است. بسیاری از دانشآموزان با این استدلال که «چون این درس را خیلی خواندهام، باید بتوانم به همهی سؤالات جواب بدهم» در یک تلهی بزرگ میافتند. این استدلال باعث میشود دانشآموزی که در آزمونهای قبل به این درس به طور میانگین ۳ تا از ۱۰ سؤال جواب داده، به یکباره در این آزمون ۸ یا ۹ تا از ۱۰ تا را جواب میدهد و نتیجه همانی میشود که نباید بشود: «مطالعهی زیاد و نتیجهی کم» و درنهایت یأس و ناامیدی از مطالعه. گام اصلی در پیشرفت، حفظ جایگاه خودتان است.
در گام نخست باید بتوانید تراز آزمون قبل خود را حفظ کنید، سپس در گام بعدی اگر حتی به یک سؤال بیشتر از ۱۰ سؤال جواب بدهید، این یعنی پیشرفت. ابتدا به سراغ سؤالاتی بروید که ساده هستند و مطمئن هستید که میتوانید به آنها پاسخ درست بدهید. این توانایی نیاز به دو ابزار بسیار قدرتمند دارد: اول تستزنی و دوم استفاده از تکنیک ضربدر و منها.
وسواسی و عجول نباشید. پیشرفتی معقول است که تدریجی باشد؛ پیشرفت غیر معقول مانند دوپینگ کردن همان وزنهبردار است.
با رعایت نکات زیر به راحتی میتوانید بر این مسئله غلبه کنید:
این اصل مهم را به طور مداوم با خود تکرار کنید: انسانهای موفق اولویتها را میشناسند؛ یعنی میدانند که باید در بین تمام کارهایی که دارند کدام را اول انجام دهند. با انجام این کار، خیالتان از خواندن بخشهای مهم راحت میشود.
وقتی احساس میکنید مطلبی در ذهنتان جای نمیگیرد بدون اینکه به کتاب نگاه کنید آن را برای خود روی کاغذ بنویسید تا کاملاً بدانید که در کدام قسمت دچار ضعف هستید. با انجام این کار نهتنها وقتتان گفته نمیشود، بلکه ذهنتان هم آرام میگیرد.
دورِ سؤالاتی که فکر میکنید هنوز آنها را یاد نگرفتهاید با یک خودکار خط بکشید تا قبل از شروع کلاس دوباره آنها را مرور کنید. با این کار به ذهنتان قول میدهید که آن را فراموش نمیکنید.
در مواقعی لازم است محکم باشید و حتی به خودتان سخت بگیرید و به خودتان تذکر دهید! مثلاً با جسارت تمام به خود بگویید: «بس است! دیگر این قسمت را مطالعه نمیکنم؛ چون اطمینان دارم که آن را بلدم.»
بدانید که این شما هستید که باید ذهنتان را مدیریت کنید. اجازه ندهید ذهنتان شما را مدیریت کند! به خود اطمینان داشته باشید و بدانید که قطعاً موفق خواهید شد.