بخشی از هوش ذاتی و بخش بیشتر آن اکتسابی است پس میتوانید با انجام برخی تمرینها سطح هوش خود را حتی در سالهای میانسالی افزایش دهید و قابلیت یادگیری درهرسنی داشته باشید.
اولین گام برای افزایش هوش به چالش کشیدن مغز و انجام کارهایی است که باعث تقویت آن شود، برای این منظور کارهای زیر را میتوانید به طور روزانه انجام دهید و پس از مدتی تفاوتی آشکار در قدرت پردازش اطلاعات و محاسبات ذهنی را در خود ببینید.
همه انسانها از هوش برخوردارند، اما برخی کمتر و برخی بیشتر از آن بهره بردهاند. نکته قابلتوجه این است که میتوان بهره هوشی را هم افزایش داد و هماندازهگیری کرد. سنجش IQ از طریق تست ضریب هوش صورت میگیرد.
شاید شما هم از خود بپرسید که چگونه از ضریب هوشی خود باخبر شویم؟ ضریب هوشی من چند است؟ یا چگونه ضریب هوشی خود را بالا ببریم؟ آیا IQ قابلافزایش است؟
با استفاده از آزمون تست هوش و تمرینهای افزایش هوش پاسخ به هر دو سوال امکانپذیر است. همچنین امروزه با پیشرفت تکنولوژی، اندازهگیری ضریب هوشی آنلاین نیز امکانپذیر است. در این مقاله برای شما پس از توضیح و تفسیر ضریب هوشی، دقیقترین تست هوش را نیز معرفی خواهیم کرد.
IQ چیست؟
بهره هوشی (IQ) (مخفف انگلیسی: Intelligence Quotient) روشی برای سنجش هوش انسان است. در فارسی گاهی بهاشتباه این اصطلاح علمی را ضریب هوشی مینامند. باید توجه داشت ضریب (به انگلیسی:Coefficient)، یک عامل ضربی در برخی از جملههای یک عبارت ریاضی است که معمولا یک عدد است؛ درحالیکه بهر یا خارجقسمت (به انگلیسی:Quotient) حاصل تقسیم یک عدد (در اینجا سن ذهنی) بر عددی دیگر (در اینجا سن زمان شناختی یا تقویمی) است.
بهره هوشی عددی با میانگین ۱۰۰ و انحراف معیار ۱۵ میباشد. ازاینرو در ردهبندی و تقسیم هوش، بهصورت میانگین نزدیک ۷۰٪ از مردم دارای هوش میانه، ۱۲٪ هوش بالاتر از میانه، ۲٪ درصد بسیار باهوش و ۱٪ افراد برگزیده هستند. همین روند درباره افراد کمهوش، واپسمانده ذهنی و… در سوی دیگر پابرجا است.
برای به دست آوردن بهره هوشی یک انسان، آزمونهای گوناگونی برای ارزیابی قابلیتهای مختلف ذهنی از او گرفته میشود. هر آزمون بخشی از ویژگیهای مغزی فرد را میآزماید، که در زیر بخشی از آنها فهرست شدهاند و سپس از روی آنها با نگرش به سن فرد، بهره هوشی حساب میشود.
«تیزهوشی» مجموعهای است از استعدادها، ویژگیهای شخصیتی و الگوهای رفتاری. تیزهوشی به معنای وسیع آن ویژگی برجستهای است که ورای مفهوم صرف بهره هوشی (IQ) قرار دارد.
آزمونهایی برای سنجش میزان تیزهوشی ساخته شدهاند که تنها بخشی از مفهوم تیزهوشی را میسنجند، تشخیص، روانسنجی و ساختار تیزهوشی محل بحث و اختلافنظر است و حوزهای در حال پیشرفت است.
بیشتر مردم به اشتباه فکر میکنند IQ چیزی است که از هنگام تولد ثابت میماند. در واقع مغز بینهایت انعطافپذیر است و راههایی وجود دارد که میتوانید ضریب هوشیتان را بالا ببرید.
حداقل اتفاقی که میافتد این است که میتوانید عملکرد مغزتان را افزایش دهید و استراتژیهایی را یاد بگیرید که توانایی شما را برای فراگرفتن، به خاطر سپردن و بهرهوری از دانش و اطلاعاتتان بهبود ببخشد.
عوامل موثر بر بهره هوشی
ضریب هوشی یک نسبت است که از تقسیم سن عقلی بر سن تقویمی ضرب در صد به دست میآید.
اگر سن عقلی با سن تقویمی یکسان باشد، ضریب هوشی صد میشود، اما در بعضی مواقع در بعضی افراد سن عقلی بیشتر میشود که این فرد هوشی بیشتر از سایر افراد دارد.
جالبتوجه است که میانگین ضریب هوشی در آلمان، اتریش و ایتالیا حدود ۱۰۲ است. این عدد برای شهروندان هنگکنگ، کره جنوبی، ژاپن و تایوان به ترتیب ۱۰۷، ۱۰۶، ۱۰۵ و ۱۰۴ است. برای ترکیه، کشورهای خاورمیانه و جنوب آسیا بین ۷۸ و ۹۰ و برای کشورهای آفریقایی پایینتر از صحرای آفریقا بین ۶۵ تا ۷۵ است. در این میان کشور ایران با ضریب هوشی متوسط ۸۴ رتبه ۵۴ را بین ۱۸۵ کشور جهان دارد.
جدا از عوامل ژنتیکی، عوامل محیطی متعددی روی ضریب هوشی تاثیر میگذارند. وضعیت تغذیهای بهخصوص در دوران کودکی، استرسها و تروماهای روانی، فقر عاطفی و ارتباطی و کمیت و کیفیت تحصیلات همگی بر ضریب هوشی تاثیر میگذارند.
بهره هوشی و ثروت ملتها به انگلیسی، IQ and the Wealth of Nations نام یک کتاب جنجالی نوشته ریچارد لین و تاتو ونهانن است که در سال ۲۰۰۲ میلادی چاپ گردید. نویسندگان ایرلندی و فنلاندی این کتاب معتقدند که بین درآمد ملی کشورها (بهصورت تولید ناخالص داخلی سرانه)، و بهره هوشی (IQ) متوسط مردم آن کشور رابطه مستقیمی قابل استنتاج است.
نشانههای افراد باهوش
افراد باهوش معمولا در زندگی خود موفق هستند؛ آنها با وجود تمام مشکلهایی که پیشرو دارند، همیشه بهترین راهحل را انتخاب میکنند. همانطور که گفته شد همه افراد ضریب هوشی یکسانی ندارند؛ به همین علت تستها و روشهای مختلفی برای سنجش بهره هوشی وجود دارد. علاوه بر این روشها، نشانههای سادهای نیز وجود دارد که بهوسیله آنها میتوان میزان هوش خود و اطرافیان را تا حدودی تشخیص داد. برخی از این نشانهها عبارتاند از:
۱- چپدست بودن
برخی محققان روی تعدادی از افراد راستدست و چپدست آزمایشی انجام دادند؛ طبق نتایج این آزمایش، افراد چپدست در انجام کارها خلاقیت بیشتری داشتند. دانشمندان معتقدند چپدست بودن ارتباط مستقیمی با تفکر واگرا دارد و باعث میشود افراد ایدههای خلاقانهای داشته باشند.
۲- متواضع و فروتن
افراد باهوش معمولا فروتن هستند و هیچگاه از گفتن «نمیدانم» خجالت نمیکشند. آنها اگر چیزی را ندانند یا بلد نباشند، سعی میکنند یاد بگیرند. برخی دیگر از پژوهشها نیز نشان میدهند افرادی که ضریب هوشی کمتری دارند، تواناییهای خود را بیشتر از چیزی که هست، نشان میدهند.
۳- نواختن موسیقی
برخی تحقیقات نشان میدهند که یادگیری موسیقی باعث افزایش هوش کلامی بهویژه در کودکان ۴ تا ۶ سال میشود. پژوهش دیگری که روی تعدادی کودک ۶ ساله انجام شد، نشان میدهد ضریب هوشی کودکانی که به مدت ۹ ماه در کلاسهای موسیقی و آواز شرکت کرده بودند نسبت به کودکانی در کلاس تئاتر شرکت کرده بودند یا هیچ فعالیتی نداشتند، به مرور زمان بیشتر شده است.
۳- نگرانی بیش از اندازه
برخی تحقیقات نشان میدهند افراد نگران و مضطرب ضریب هوشی بیشتری نسبت به سایر افراد دارند. این افراد همیشه نگران هستند که کارهای خود را درست و کامل انجام دهند. طبق برخی پژوهشها افراد نگران، هوش کلامی بالایی دارند و افرادی که نگرانی و استرس کمتری دارند هوش غیرکلامی بالایی دارند.
۴- شوخطبع بودن
افراد باهوش معمولا به خنده و شوخی علاقه دارند. پژوهشی که بر تعدادی از کمدینها انجام شده است نشان میدهد این افراد هوش کلامی بیشتری نسبت به سایر افراد دارند. دانشمندان معتقدند حس شوخ طبعی تاثیر زیادی بر تواناییهای هوشی افراد دارد و سیستم عصبی آنها را در شرایط بهتری قرار میدهد.
۵- اولین فرزند خانواده بودن
پژوهشها نشان میدهند افرادی که فرزند اول خانواده هستند، معمولا بهره هوشی بیشتری نسبت به سایر فرزندان دارند و در زندگی خود موفقتر هستند؛ اما این موضوع ارتباطی به ژنتیک آنها ندارد و توجه و سختگیریهای بیشتر والدین نسبت به فرزندان اول باعث افزایش ضریب هوشی آنها میشود.
۶- لاغر بودن
دانشمندان در سال ۲۰۰۶ پژوهشی انجام دادند و در آن حدود ۲۲۰۰ فرد بالغ را مورد بررسی قرار دادند. نتایج این تحقیقات نشان میدهد هر چه افراد چاقتر باشند، عملکرد شناختی آنها نیز کمتر است. مطالعات اخیر نشان میدهد کودکانی که آیکیو کمتری دارند، معمولا چاقتر هستند.
۷- فراموش کردن اتفاقات گذشته
افراد باهوش میتوانند به راحتی اتفاقات تلخ گذشته را فراموش کنند. آنها اجازه نمیدهند این اتفاقات بر تصمیمگیریهای آنها اثر بگذارد و آنها را درگیر کند.
۸- تغذیه از شیر مادر
طبق تحقیقی که در سال ۲۰۰۷ انجام شده است، کودکانی که در نوزادی از شیر مادر تغذیه کردهاند، ضریب هوشی بیشتری نیز دارند. البته دانشمندان میگویند اثبات این مسئله به مطالعات بیشتری نیاز دارد.
۹- قد بلند بودن
طبق برخی تحقیقات، افراد قدبلند ضریب هوشی بیشتری نسبت به سایر افراد دارند و در آزمونهای شناختی نیز نتایج بهتری نسبت به سایر افراد میگیرند.
۱۰- کنجکاو بودن
یکی از اساتید کسب و کار در دانشگاه لندن میگوید افرادی که حس کنجکاوی بیشتری دارند، در شرایط مبهم صبوری بیشتری دارند، در کارهای خود پیشرفت میکنند و این موضوع نشاندهنده ضریب هوشی بالای آنها است.
۱۱- شلخته بودن
یکی از پژوهشهایی که در حوزه علوم روانشناختی انجام شده است نشان میدهد کار کردن در یک اتاق بههمریخته و شلوغ میتواند باعث افزایش خلاقیت افراد شود. در این پژوهش از ۴۸ فرد خواسته شد تا از یک توپ پینگپنگ به غیر از کاربرد اصلی آن، در کار دیگری استفاده کنند. نیمی از افراد در یک اتاق شلخته و سایر افراد در اتاق مرتب قرار گرفتند. نتایجی که به دست آمد نشان داد افرادی که در اتاق شلخته بودند، خلاقیت بیشتری داشتند. بنابراین میتوان گفت شلخته بودن افراد میتواند نشاندهنده ضریب هوشی بالای آنها باشد.
۱۲- دیر خوابیدن
طبق مطالعاتی که اخیرا انجام شده است، افرادی که تمایل دارند شبها بیدار بمانند و کارهای خود را انجام دهند، نسبت به افراد سحرخیز آیکیو بالاتری دارند. دانشمندان معتقدند فعالیتهای مغزی افراد باهوش آنقدر زیاد است که مغز آنها در شب نیز درگیر اتفاقات روزانه است.
۱۳- تلاش کمتر
افراد باهوش برای تقویت مهارتها و استعدادهای خود نیاز به تلاش زیادی ندارند. این مسئله به این معنا نیست که تنبلی افراد نشانه هوش و ذکاوت آنها است؛ سطح بالای تواناییهای فکری افراد باهوش نشان میدهد که میتوانند با تلاش کمتر، در زندگی خود موفقیتهای زیادی به دست آورند.
۱۴- سکوت کردن
افراد باهوش معمولا زیاد صحبت نمیکنند؛ به همین علت ممکن است دیگران تصور کنند آنها درونگرا و مردمگریز هستند. این افراد علاقهای به حرف زدن ندارند و بیشتر درباره چیزهایی که میشنوند فکر میکنند. این افراد معتقدند ساکت بودن بهتر از بیهوده سخن گفتن است. البته توجه داشته باشید که همه افراد ساکت و درونگرا افراد باهوشی نیستند.
۱۵- مقابله با مشکلات
افراد باهوش اجازه نمیدهند مشکلات زندگی آنها را تحت تاثیر قرار دهد. آنها به خوبی میدانند که مشکلات خود را چگونه اولویتبندی کنند و در زمان مناسب به آنها پاسخ دهند. این افراد به راحتی با مشکلات خود روبهرو میشوند و آنها را مدیریت میکنند.
۱۶- کمالگرایی
افراد باهوش همیشه بهترینها را جستوجو میکنند و میخواهند کارهای خود را به بهترین حالت ممکن و بدون هیچ اشتباهی انجام دهند. این افراد همیشه پیشرفتهای زیادی در زندگی خود دارند؛ حتی اگر کوچک باشند.
۱۷- به تعویق انداختن کارها
افراد باهوش به دلیل تمرکز کردن بر کارهای مهم، برخی کارهای روزانه خود را به تعویق میاندازند. آدام گرنت، یکی از اساتید روانشناسی دانشگاه وارتون میگوید: «یکی از کلیدهای نوآوری، عقب انداختن کارها است که استیو جابز از آن به شکل راهبردی استفاده میکرد. او کارهای خود را به تعویق میانداخت و به جای پرداختن به کارهای ساده و معمولی، ایدههای خلاقانه و جدید را جستوجو میکرد.»
۱۸- روشنفکری
افرادی که هوش زیادی دارند همیشه مشتاق یادگیری مطالب جدید و راهحلهای جدید برای حل مشکلات هستند و هیچگاه در مقابل نظرات دیگران مقاومت نمیکنند. آنها همیشه در جستوجو ایدهها و راهحلهای جدید هستند؛ همه شواهد را به صورت منطقی تحلیل میکنند؛ براساس ظاهر قضاوت نمیکنند و زمانی یک ایده را میپذیرند که دلیل محکمی برای اثبات عقلانی بودن آن وجود داشته باشد.
۱۹- تلاش برای آرامش
یکی از بهترین خصوصیتهای افراد باهوش این است که همیشه برای داشتن آرامش تلاش میکنند؛ زیرا اگر در زندگی آرامش داشته باشند به راحتی میتوانند به کارها و برنامههای خود رسیدگی کنند. آرامش فکری باعث میشود آنها با تمرکز بیشتری به انجام کارهای خود بپردازند و ایدههای خلاقانهتری داشته باشند.
۲۰- توجه به احساسات دیگران
افراد باهوش به راحتی میتوانند افکار و احساسات دیگران را درک کنند. برخی از روانشناسان معتقدند همدلی با دیگران و درک احساسات آنها یکی از مولفههای هوش هیجانی است. این افراد معمولا از آشنایی با افراد جدید و صحبت کردن با آنها خوشحال میشوند.
دام هوش
بسیاری از مردم که خود را بسیار باهوش میدانند، الزاما متفکران خوبی نیستند. آنان در «دام هوش» گرفتارند. این دام جنبههای بسیاری دارد، که در اینجا فقط به دو مورد از آنها اشاره میکنیم:
شخص بسیار باهوش میتواند درباره موضوعی عقیدهای را بپذیرد و از هوش خود جهت دفاع از این عقیده استفاده کند. این شخص هر چه باهوشتر باشد، بهتر میتواند از عقیدهاش دفاع کند. هر چه دفاع از عقیده بهتر باشد، شخص نیاز کمتری به انتخابهای دیگر پیدا میکند یا به حرف دیگری گوش میدهد. اگر شما خود را محق بدانید، چرا باید این کار را بکنید؟
درنتیجه، بسیاری از ذهنهای بسیار باهوش در دام فکرهای ضعیف میافتند؛ زیرا قادرند از این فکرها دفاع کنند.
جنبه دوم دام هوش، آن است که شخص با این اندیشه بزرگ میشود که خود را از اطرافیانش باهوشتر میداند (شاید هم این تصور درست باشد) و میخواهد بیشترین سود ممکن را از هوش خود ببرد. سریعترین و مطمئنترین راه برای سود بردن از هوش «اثبات اشتباه دیگران» است.
یک چنین سیاستی فورا نتیجه میدهد و برتری شما را محرز میسازد. سازنده بودن پاداش کمتری دارد، زیرا ممکن است سالها کار لازم باشد تا موثر بودن عقیدهای آشکار گردد؛ بنابراین بدیهی است انتقادی و مخرب بودن، کاربرد بسیار خوشایندتری برای افراد باهوش دارد.
آلفرد بینه و نخستین آزمون بهره هوشی
علاقهمندی به پدیده «هوش» انسان به هزاران سال پیش بازمیگردد، اما همین ۱۰۰ سال پیش بود که از آلفرد بینه، روانشناس فرانسوی، خواسته شد تا دانشآموزانی را که در امر آموزش به کمک نیاز دارند مشخص کند و بدین ترتیب نخستین آزمون ضریب هوشی به وجود آمد.
در اوایل دهه ۱۹۰۰ میلادی، دولت فرانسه از آلفرد بینه، درخواست کرد تا تعیین کند کدام دانشآموزان احتمال بیشتری دارد که در امر تحصیل خود با مشکل مواجه شوند. دولت، قانونی را گذرانده بود که بهموجب آن تمام کودکان باید به مدرسه میرفتند و بنابراین، یافتن راهی برای تعیین اینکه کدامیک از آنها به کمک ویژه نیاز دارند اهمیت داشت.
بینه و همکارش تئودور سایمون، برای انجام این کار تعدادی سوال تهیه کردند که تمرکز آنها بر مسائلی بود که بهطور مستقیم در مدرسه آموزش داده نمیشد.
بینه با استفاده از این پرسشها تشخیص داد که کدام دانشآموزان شانس بیشتری برای موفقیت در امر تحصیل دارند. او دریافت که برخی از بچهها قادرند به پرسشهایی پاسخ دهند که در سطح دانشآموزان سال بالاتر است و برعکس، برخی از بچهها تنها میتوانند به پرسشهای پاسخ دهند که دانشآموزان سال پایینتر هم معمولا جواب میدهند.
بینه بر اساس این مشاهدات، مفهوم «سن عقلی» یا معیاری را برای هوش بر پایه میانگین تواناییهای بچههای یک گروه سنی خاصی مطرح کرد.
آزمون هوش در خلال جنگ جهانی اول
در آغاز جنگ جهانی اول، مقامات ارتش آمریکا با وظیفه خطیر ارزیابی تعداد بسیار زیادی سربازان جدید ارتش مواجه بودند. در سال ۱۹۱۷، رابرت یرکس، روانشناس و رئیس انجمن روانشناسی آمریکا، دو آزمون جدید به نام آزمونهای آلفا و بتای ارتش ساخت. آزمون آلفا، آزمونی کتبی بود و آزمون بتا، آزمونی شفاهی و برای کسانی طراحی شده بود که قادر به خواندن نبودند.
این آزمونها روی بیش از دو میلیون سرباز انجام شد تا به تشخیص اینکه کدام فرد برای نقشهای رهبری و سمتهای خاص مناسب است به ارتش کمک کند (مک گوایر، ۱۹۹۴).
در پایان جنگ جهانی اول، این آزمونها در خارج از محیط ارتش، مورد استفاده گستردهای برای افراد از هر سن، ملیت و سابقه باقی ماند. برای نمونه، آزمونهای ضریب هوشی برای ارزیابی مهاجران جدیدی که وارد آمریکا میشدند مورد استفاده قرار میگرفت.
از نتایج این آزمونها به نحو نامناسبی برای رد کردن متقاضیان و تعمیم دادنهای نادقیق به کل جمعیت استفاده میشد و کار به آنجا رسید که برخی «متخصصان» هوش، کنگره آمریکا را تشویق کردند تا قانونی را برای محدودیتهای مهاجرت به تصویب برساند.
تست هوش ریون، دقیقترین تست هوش
یکی از روشهای رایج برای اندازهگیری بهره هوشی در ایران استفاده از ابزار تست هوش ریون (Raven) است. این آزمون که یک تست هوش استاندارد بینالمللی است، ۶۰ سوال تصویری دارد و از پنج سری ۱۲ تایی (سریهای A,B,C,D,E) تشکیل شدهاست.
سوالات تست هوش ریون بدین شکل میباشند که میبایست از میان ۶ تا ۸ تصویر جداگانه، تصویری را انتخاب کنید که تصویر ماتریس هر سوال را تکمیل کند. معمولا در دورههای مختلف سنی، این آزمون از افراد گرفته میشود و این بدین معنی است که سن فردی که تستها را تکمیل میکند در ارزیابی بهره هوشی اهمیت بالایی دارد.
پاسخ به سوالات تست ریون و تفسیر آن بسیار راحت است؛ زیرا به مهارت خواندن و نوشتن نیاز ندارد و به زبان خاصی محدود نمیشود. این تست برای همه افراد ۵ تا ۶۵ سال مناسب است و در زمینههای مختلفی مانند ارزیابی اوتیسم، سنجش هوش برای استخدام و… کاربرد دارد.
در این تست بالاترین طبقه، طبقه بهره هوش بالای ۱۲۷ هست که جزو افراد ممتاز و نخبه قرار میگیرند. روانشناس انگلیسی به نام آقای جان کارلیل ریون در سال ۱۹۳۶ این آزمون را بر پایه دو عامل عناصر اسپیرمن یعنی استقرا و بهره (هوش طبیعی) طراحی کرد. الگوهای این آزمون به شکل ماتریسهای ۶×۶ – ۴×۴ یا ۲×۲ است و به همین دلیل ماتریس پیشرونده نامیده میشود.
علاقه ریون به روانشناسی در سنین پایه باعث شد تا ابزارهای سنجش توانایی کودکان را مورد مطالعه قرار دهد. با وجود اینکه در کودکی پدر خودش را از دست داد و مراقبت از مادر و دو خواهرش را بر عهده گرفت، علاقههای علمی خود را نیز دنبال کرد.
او بعدها در زمینه شغلی خود به سرپرستی مدرسهای برای کودکان با شرایط ناتوانی فیزیکی منصوب شد. وی به این نتیجه رسید که انجام آزمونهای رایج آن دوره در مدارس و محیط کار دشوار بوده و تفسیر نتایج نیز به دلیل ادغام عناصر مختلف مشکل است.
درنتیجه به فکر تدوین و طراحی آزمون بهره هوشی عمومی که به ریون مشهور شد افتاد. جالب اینجاست که روش تدوین این آزمون در پایاننامه کارشناسی ارشد وی تشریح شده است.
تست هوش ریون بر اساس نظریهای تدوین شد که بعدا به نظریه سوال پاسخ (response) مشهور شد. ریون ابتدا نسخه ماتریسهای پیشرونده را در انگلستان و در سال ۱۹۳۸ منتشر کرد.
سه فرزند وی در اسکاتلند مرکز ارزیابی ریون را در سال ۱۹۷۲ تاسیس کردند. در سال ۲۰۰۴ موسسه آموزشی هارکورت، ریون را خرید و بعدها نیز این شرکت توسط پیرسون خریداری شد.
شما میتوانید اندازهگیری ضریب هوشی آنلاین را امتحان کنید و تست هوش ریون را به این روش پاسخ دهید. در بسیاری از سایتها پاسخنامه تست هوش ریون نیز موجود است و شما میتوانید به تست ریون و جواب آن دسترسی داشته باشید.
پس از انجام این تست هوش سخت و مشخص شدن امتیاز و رده هوشی خود، میتوانید با استفاده از تمرینهای افزایش هوش به سطح هوش بالاتری دست پیدا کنید؛ درنتیجه میتوانید مقالات مربوط به این سوال که چگونه ضریب هوشی خود را بالا ببریم مطالعه کنید.
مدلهای مختلف تست ریون
تست ریون در سه نوع مختلف با ماتریسهای متفاوت ایجاد شده است. هر مدل این تست برای افراد با تواناییهای خاصی مناسب است و کاربرد خاصی دارد. مدلهای مختلف این تست عبارتاند از:
۱- تست ریون استاندارد
ماتریسها و اشکال مختلف در تست ریون استاندارد به همان شکلی هستند که در سال ۱۹۸۳ طراحی شدهاند. این تست شامل پنج سری سوال از A تا E است که در هر سری ۱۲ سوال وجود دارد. ترتیب این سوالات از ساده به سخت است؛ بنابراین برای پاسخ به سوالات پایانی باید بیشتر از هوش خود استفاده کنید. تصاویر در این آزمون در یک صفحه سفید قرار دارند و رنگ آنها سیاه است؛ به همین علت به این آزمون، آزمون سیاه و سفید نیز میگویند.
۲- تست ریون رنگی
تست ریون رنگی شامل دو سری سوال است. این تست برای کودکان در بازه سنی ۵ تا ۷ سال و افرادی که دارای اختلالات ذهنی هستند مناسب است. تصاویر به کار رفته در این تست رنگی هستند تا جذابیت بیشتری برای شرکتکنندگان داشته باشند و توجه کودکان را به خود جلب کنند.
۳- تست ریون پیشرفته
تست ریون پیشرفته برای افرادی که ضریب هوشی متوسط و بالاتر دارند طراحی شده است. این آزمون ۴۸ سوال دارد و در دو بخش ۱۲تایی و ۳۶تایی ارائه میشود.
کاربردهای تست هوش ریون
آزمونهای ریون و این تست هوش سخت علاوه بر اینکه میتواند پاسخگوی سوالات متعددی مانند «چگونه بفهمم که ضریب هوشیم چند است؟» باشد، برای اهداف پژوهشی نیز طراحیشدهاند. وابسته نبودن به مهارتهای خواندن و نوشتن و سادگی تفسیر آنها، کاربرد آزمون ریون را گسترده ساخته است.
همانطور که گفته شد تصاویری که در هر ماتریس وجود دارد با توالی و ترتیب خاصی ایجاد شدهاند؛ به همین علت شرکتکنندگان باید با استدلال ذهنی خود الگوی مناسب بین این اشکال را کشف و تصویر مناسب برای جای خالی را پیدا کنند.
تست ریون هوش سیال افراد را اندازهگیری میکند. به توانایی افراد برای درک روابط میان موضوعات مختلف، بدون تجربه و دستورالعمل قبلی درباره آنها هوش سیال گفته میشود. در حقیقت هوش سیال همان استدلال انتزاعی و توانایی حل مسئله است. سوالات تست ریون برای همه افراد در سنین مختلف تازگی دارد؛ علاوه بر آن دستورالعمل سادهای برای پاسخ به این تست وجود دارد که باعث میشود سطح سواد و شرایط اجتماعی شرکتکنندگان تاثیر زیادی بر انجام تست نداشته باشد.
ابداعکنندگان این تست عقیده دارند تست ریون به فرهنگ افراد ارتباطی ندارد؛ به همین علت میتوان از آن برای سنجش میزان هوش افراد در فرهنگهای مختلف استفاده کرد. شرکتکنندگان این آزمون برای دریافت نتیجه بهتر میتوانند در کنار تست ریون از سایر تستهای سنجش هوش که هوش متبلور آنها را اندازهگیری میکند استفاده کنند.
استفاده نیروهای مسلح بریتانیا از آزمون ماتریسهای استاندارد از سال ۱۹۴۲ و سایر نیروهای نظامی در سراسر دنیا (مانند شوروی سابق) نیز تا همین قرن اخیر ادامه داشته است.
همچنین با افزایش کاربرد تستهای شناختی مانند ریون در محیط کار، این آزمون به یکی از ابزارهای جذب و بررسی صلاحیت نامزدها نیز تبدیل شده است. بهصورت کلی تست هوش ریون را میتوان در یک نگاه به شکل زیر مطرح کرد:
سنجش مهارتهای پیشرفته مشاهده و تفکر
تحلیل مهارت حل مسئله جدید و پیچیده
پیشبینی مهارت درک سریع مفاهیم افراد
افزایش تدریجی دشواری سوالات
مناسب برای ارزیابی نامزدهای شغلی در همه صنایع و نیز داوطلبان تحصیلات تکمیلی
آیا مردم باهوشتر شدهاند؟
طی ۱۰۰ سال گذشته مردم باهوشتر شدهاند و آیکیو آنان به ۱۰۰ تا ۱۳۰ افزایش یافته است. کسی که دارای این آیکیو است در اوایل قرن بیستم خیلی بااستعداد در نظر گرفته میشد؛ فردی که امروز آیکیو ۱۰۰ دارد مانند فرد باهوشی است که یک قرن پیش آیکیو او ۱۳۰ بوده است.
تست ضریب هوشی نیز از سالیان پیش تا به امروز پیشرفت کرده است و تست IQ 2018 قطعا از تست ضریب هوشی در صد سال پیش بسیار پیشرفتهتر و دقیقتر است. همچنین تست هوش ۲۰۱۸ شکل تکاملیافتهتر تست هوش سالیان پیش است.
جیمز فلاین محقق اتریشی درباره افزایش آیکیو طی سالها تحقیق کرده است. او در یک تیم بسکتبال بازی میکرد و در آن تیم بسیار موفق بود؛ اما وقتی پنج سال بعد دوباره در برابر همان تیم قرار گرفت، دیگر اوضاع مثل سابق نبود و بسکتبالیستهای جوان برنده شدند، نهفقط به خاطر آنکه سریعتر بودند بلکه به خاطر آنکه بازی تغییر کرده بود و منعطفتر، پویاتر و غیرقابلپیشبینیتر شده بود. اکنون هر کسی که بسکتبال بازی میکند، ترفندی را کشف میکند و به دیگری یاد میدهد، بنابراین سطح بازی ظرف کمتر از چند سال خیلی افزایش یافت، بهطوریکه فلاین که زمانی یک بازیکن فوقالعاده بود، اکنون فقط یک بازیکن متوسط به شمار میرفت.
فلاین بهعنوان استاد علوم سیاسی در نیوزلند، بعدها دریافت که هوش باید افزایش یافته باشد؛ او دریافت که به نظر میرسد ضریب هوشی در برخی کشورها در مدت چند سال افزایش یافته است و مانند بازی بسکتبال، هرچه اطلاعات در زندگی مردم بیشتر میشود، مردم به همان اندازه باهوشتر میشوند.
طبق مطالعات جدید، ضریب هوش در قرن بیستم در ۳۱ کشور افزایش یافته است. بااینوجود منتقدان و پژوهشگران تا مدتها عقیده فلاین را اشتباه آماری میدانستند؛ زیرا از زمان مطالعات روی دوقلوها، کشفشده بود که هوش تا ۷۰ درصد ارثی است، بنابراین ضریب هوشی در نسلها باید ثابت باقی بماند.
رشد ضریب هوش از ۴۰ سال پیش در بسیاری از کشورها تدریجی بوده است؛ پس حق با فلاین بوده است. اکنون دانشمندان دانشگاه وین ثابت کردهاند که آیکیو از اوایل قرن بیستم افزایش یافته است و اکنون آی کیو مردم ۳۰ امتیاز بیشتر از آیکیو مردم در سال ۱۹۰۹ است.
به گزارش پایگاه خبری ولت، هر کسی که اکنون آیکیو ۱۰۰ دارد مانند آن است که یک قرن پیش آیکیو ۱۳۰ داشته و خیلی بااستعداد بوده است. یاکوب پیتشینگ یکی از محققان معتقد است که اکنون دیگر مرزبندی بین اعداد باهوش و کمهوش مسخره به نظر میرسد. او و همکارش ۲۱۹ مطالعه روی ۳۱ کشور با چهار میلیون نفر را مورد مطالعه قرار دادند تا تئوری فلاین را بررسی کنند. طبق این مطالعات در همهجای دنیا، بهره هوشی با آغاز قرن ۲۰، افزایش چشمگیری یافته بود.
الیزابت اشترن محقق اتریشی از دانشگاه زوریخ میگوید اگر در گذشته فردی بهطور متوسط میتوانست به ۲۰ سوال طراحی شده در تستهای آیکیو پاسخ دهد، آیکیو او ۱۰۰ بود اما امروز باید به ۲۵ سوال جواب بدهند تا آیکیو آنان ۱۰۰ شود. این محقق اتریشی نشان داده که متوسط تعداد مسائل حلشده از سوی مردم طی سالها همواره افزایش مییابد. طبق مطالعات، آیکیو افزایش یافته است، البته نه در یک سطح و نه در همهجا به یک اندازه.
ضریب هوشی در آلمان از سال ۱۹۵۰ میلادی به بعد (بعد از جنگ جهانی دوم) جهش بزرگی یافت؛ اما بهره هوشی یا آیکیو در آسیا نسبت به اروپا کمتر افزایش داشته است. ضریب هوشی در چند کشور آسیایی به مدت طولانی بسیار کمتر از اروپا بوده و احتمالا در همان سطح نیز باقی خواهد ماند. البته رشد ضریب هوشی در کشورهای ترکیه، برزیل و کنیا در سالهای گذشته بیشتر از آلمان بوده است.