یادگیری و دلایل فراموشی در مطالعه

یادگیری و دلایل فراموشی در مطالعه

۱ ـ تاثیر مثبت آموختنی‌ها بر یکدیگر
گاهی بین دو مطلب یا دو پدیده، رابطه‌ای برقرار است که یکدیگر را تقویت می‌کنند؛ در این صورت، هم مطلب بعدی به آسانی در ذهن جای می‌گیرد و هم به خاطر رابطه‌ای که بین مطلب قبلی و بعدی وجود دارد، یادآوری هر دو مطلب بهتر صورت می‌گیرد؛ یعنی «تداعی مثبت» انجام می‌شود. کسی که زیست‌شناسی آموخته، در یادگیری بهداشت موفق‌تر است

تاثیر آموختنی‌ها بر یکدیگر، فقط در مورد مطالب و دانستنی‌های ذهنی نیست، بلکه بین دو مهارت (حرکتی) نیز این تاثیر دیده می‌شود؛ برای مثال، کودکی که مدتی سه چرخه سواری کرده است، راندن دوچرخه را آسان‌تر از کودکی که سه‌چرخه سواری نمی‌داند، یاد می‌گیرد، و آنکه راندن دوچرخه را می‌داند، راندن موتورسیکلت را سریع‌تر از کسی که دوچرخه سواری نمی‌داند، یاد می‌گیرد، و آنکه راندن موتورسیکلت را به خوبی آموخته است، در مقایسه با کسی که به راندن موتورسیکلت تسلط ندارد، با اشکال کمتر و سرعت بیشتر، راندن اتومبیل را می‌آموزد. همچنین کسی که رانندگی اتومبیل را می‌داند، در راندن تراکتور و ماشین خاکبرداری موفق‌تر است.۱ ـ تاثیر مثبت آموختنی‌ها بر یکدیگر
گاهی بین دو مطلب یا دو پدیده، رابطه‌ای برقرار است که یکدیگر را تقویت می‌کنند؛ در این صورت، هم مطلب بعدی به آسانی در ذهن جای می‌گیرد و هم به خاطر رابطه‌ای که بین مطلب قبلی و بعدی وجود دارد، یادآوری هر دو مطلب بهتر صورت می‌گیرد؛ یعنی «تداعی مثبت» انجام می‌شود. کسی که زیست‌شناسی آموخته، در یادگیری بهداشت موفق‌تر است (چون در زیست‌شناسی اطلاعاتی داده می‌شود که در بهداشت از آن استفاده می‌شود؛ مثلاً، در یکی ساخت یک اندام و در دیگری روش حفظ آن آموخته می‌شود)

تاثیر آموختنی‌ها بر یکدیگر، فقط در مورد مطالب و دانستنی‌های ذهنی نیست، بلکه بین دو مهارت (حرکتی) نیز این تاثیر دیده می‌شود؛ برای مثال، کودکی که مدتی سه چرخه سواری کرده است، راندن دوچرخه را آسان‌تر از کودکی که سه‌چرخه سواری نمی‌داند، یاد می‌گیرد، و آنکه راندن دوچرخه را می‌داند، راندن موتورسیکلت را سریع‌تر از کسی که دوچرخه سواری نمی‌داند، یاد می‌گیرد، و آنکه راندن موتورسیکلت را به خوبی آموخته است، در مقایسه با کسی که به راندن موتورسیکلت تسلط ندارد، با اشکال کمتر و سرعت بیشتر، راندن اتومبیل را می‌آموزد. همچنین کسی که رانندگی اتومبیل را می‌داند، در راندن تراکتور و ماشین خاکبرداری موفق‌تر است.

 

 
 

 

۲ ـ تاثیر منفی آموختنی‌ها بر یکدیگر
الف ـ منع مؤثر قبلی: گاهی نگهداری یا ضبط ذهنی، تا حدی مانع می‌شود که مطالب بعدی به آسانی در ذهن جای گیرد؛ یعنی مانع یاد گرفتن جدید یا نگهداری مطالب جدید می‌شود. این کیفیت را به یاد نیاوردن بر اثر «منع مؤثر قبلی» یا «بازداری بعدی» می‌نامند.

ب ـ منع مؤثر بعدی: گاهی مطالب جدیدی که یاد گرفته می‌شود، در به یاد آوردن مطالب قبلی، تولید اشکال می‌کند. این کیفیت را به یاد نیاوردن بر اثر «منع مؤثر بعدی» یا «بازداری گذشته» می‌نامند.

به طور مثال، یک نفر می‌گوید: وقتی درس فیزیک را آخر شب خوانده و می‌خوابم، روز بعد آن را بهتر به یاد می‌آورم، در حالی که وقتی بعد از فیزیک، درس یا درس‌های دیگری را می‌خوانم، روز بعد درس فیزیک را کمتر به یاد می‌آورم. در این مورد ما با «منع مؤثر بعدی» روبرو هستیم؛ یعنی آنچه بعداً آموخته شده، در به یاد آوردن مطالبی که قبلاً آموخته شده است، تولید اشکال می‌کند. شما هم می‌توانید این موضوع را تجربه کنید.

* تاثیر تشابه در مطالب:

شدت تاثیر و مخلوط شدن مطالب با یکدیگر، بستگی به تشابه آنها با همدیگر نیز دارد. هر چه تشابه بیشتری بین مطالب وجود داشته باشد، مطالب، بیشتر بر یکدیگر اثر می‌کنند. اگر دو درسی که پشت سر هم آموزش داده می‌شوند، دور از هم باشند (به طور مثال: شیمی و علوم اجتماعی) متوجه می‌شویم که تداخل بین آنها یا وجود ندارد یا بسیار اندک است.

این وضع، مخصوصاً برای کودکان تا زمانی پیش می‌آید که آنها وجوه مشترک (شباهت) و تمایز (متفاوت) دو مطلب را به درستی درک نمی‌کنند؛ ولی هنگامی که بتوانند تشابه بین دو موضوع یا مطلب را به خوبی بفهمند، آن‌گاه این تشابه می‌تواند به عنوان عاملی مثبت، بر یادگیری اثر بگذارد. اگر بخواهیم به کودک فارسی زبان، زبان‌های انگلیسی و آلمانی را به صورت همزمان بیاموزیم، این کودک در حرف زدن، تا مدتی لغات هر دو زبان را به طور مخلوط به کار می‌برد؛ اما وقتی همین کودک به سن هشت یا نه سالگی برسد، تشابه واژه‌ها، یادگیری این دو زبان را برای وی آسان‌تر می‌کند.

بسیار دیده‌ایم که فارسی زبانان نیز در صورت آموزش صحیح، زبان عربی را به علت تشابهات و اشتراکات لغوی آسان‌تر می‌فهمند و آن را راحت‌تر می‌آموزند.

بدین ترتیب، می‌توان توصیه عملی برای برنامه‌ریزی به دست داد و آن اینکه باید تا حد امکان، از مطالعه دروس مشابه در مدت زمان محدود، خودداری کرد.

 

 
 

 

علت‌های عمده به یاد نیاوردن:
۱ ـ یاد گرفتن ناقص
بسیاری از مواقع، ناتوانی در به یاد آوردن، به این خاطر است که موضوع مورد نظر به خوبی یاد گرفته نشده است؛ یعنی اشکال در یاد گرفتن است؛ در واقع، مطالب به یاد آورده نمی‌شوند؛ چون به درستی فراگرفته نشده‌اند.

۲ ـ نبودن محرک مناسب
گاهی اشخاص، مطلب یا موضوعی را که به خوبی یاد گرفته‌اند، به یاد نمی‌آورند؛ زیرا محرک مناسبی برای به یاد آوردن آن مطلب یا موضوع وجود ندارد؛ مثلاً کودکی که ناظر آتش‌سوزی در محل خاصی بوده، ممکن است که در حالت عادی، آن حادثه را به یاد نیاورد، ولی با گذشتن از محل حادثه، که با خود حادثه ارتباط ذهنی و عاطفی پیدا کرده است، آتش‌سوزی را به یاد آورد.

پس می‌بینیم که یک محرک مناسب (مانند: ماشین آتش‌نشانی، تصویری از آتش‌سوزی و …) در به یاد آوردن، بسیار مؤثر است.

۳ ـ سرکوب اطلاعات
بسیار دیده‌ایم که افراد، مطلب یا موضوعی را که برای آنها با اضطراب و ناراحتی همراه بوده است، به طور موقت به یاد نمی‌آ‌ورند؛ مثلاً کسی که به درس ریاضیات علاقه ندارد، فراموش می‌کند که تکالیف حسابش را انجام دهد؛ یا نوجوانی که در درسی مانند: جبر، نمره نسبتاً کمی گرفته است، نمره‌اش را فراموش می‌کند، و حال آنکه نمرات خوب درس‌های دیگر را کاملاً به یاد می‌آورد.

بررسی‌ها نشان داده است که بعضی از بچه‌ها در خانواده‌ای زندگی می‌کنند که والدینشان تاکید بسیار زیادی بر گرفتن نمره «خوب» از سوی آنها دارند و فرزند خود را به خاطر گرفتن نمرات «بد»، به صورت نامناسب و نامطبوع (از دید خود) تنبیه می‌کنند. در این مورد نیز می‌بینیم که کسب نمره «بد» با آن چنان عواقب وخیمی همراه بوده و آن قدر اضطراب به وجود می‌آورد که چنین فردی، بدون اینکه خود بخواهد، به طور ناخودآگاه، نمره «بد» را از ذهن خود دور می‌کند و آن را به یاد نمی‌آورد.

بسیاری معتقدند که هرگاه تجربه‌ای در ما، احساس شدید اضطراب و گناه، و به طور کلی احساس نامطبوع را به وجود آورد، بدون اینکه خود از این امر آگاهی داشته باشیم، موجب می‌شود که به طور غیر عمد، آن را از ذهن «خودآگاه» خود دور سازیم. به این موضوع، یعنی بیرون راندن خاطره‌ها یا مطالب اضطراب‌آور از ذهن «خودآگاه»، «سرکوب کردن» یا «سرکوبی» می‌گویند.

ظاهراً در سرکوبی، اطلاعات به طور دایمی نگهداری می‌شوند، ولی به دلایلی که گفتیم، در شرایط و موقعیت‌های خاصی، فرد آنها را به یاد نمی‌آورد.

 

 
 

 

۴ ـ نبودن انگیزه برای به یاد آوردن
داشتن انگیزه، نه تنها در مورد یاد گرفتن، بلکه در مورد به یاد آوردن مطالب نیز نقش دارد. در زندگی روزمره، ما با موارد زیادی برخورد می‌کنیم که می‌بینیم در حالی که کودک یا نوجوانی مطلبی را به خوبی آموخته است، آن را به موقع به یاد نمی‌آورد.

یکی از دلایل بروز این موضوع، آن است که این کودک یا نوجوان، دیگر نیازی به یادآوری آن مطلب نمی‌بیند. این حالت را، به خصوص در شرایطی مانند شرایط پس از امتحان، که شخص کاری را به اتمام رسانده است، زیاد مشاهده می‌کنیم؛ یعنی دانش‌آموز تا زمانی که امتحان نداده است، مطلب را به خوبی به یاد دارد، ولی بعد از اینکه امتحان سپری شد، چون دیگر نیازی به یادآوری آن نمی‌بیند، در صدد مرور کردن آن مطالب برنمی‌آید و لذا مطالب تدریجاً از ذهن وی دور می‌شود و به یاد او نمی‌آید؛ از این رو، می‌بینیم که در شرایطی که هیچ‌گونه انگیزه‌ای برای یادآوری وجود ندارد، بسیاری از آموختنی‌ها، به علت عدم استفاده، از ذهن ما دور می‌شوند. در چنین وضعیتی، فراموشی در ابتدا به سرعت صورت می‌گیرد، ولی بعداً از سرعت آن کاسته می‌شود.

۵ ـ گذشت زمان
ظاهراً گذشت زمان، عامل دیگری است که باعث می‌شود تا شخص مطالبی را که آموخته است، به یاد نیاورد؛ در واقع، چنین به نظر می‌رسد که قدرت نگهداری مطالبی که فرا گرفته شده است، با گذشت زمان ضعیف می‌شود؛ در این مورد، بر خلاف ضعف یاد گرفتن مطالب، یادگیری به خوبی انجام شده، ولی ظاهراً اثر آن به مرور زمان از بین رفته است.

اگر درسی را که می‌خوانید، برای شب امتحان رها نکرده و هر هفته، حتی یک مرور بسیار سطحی (بدون زحمت) از آن داشته باشید، تاثیر شگرف مرور کردن را درخواهید یافت

ارسال دیدگاه (0 مورد)

در حال حاضر نظری در این مطلب ارسال نشده است.
با ما در ارتباط باشید ، منتظر نظرات شما هستیم.

عضویت در خبرنامه ایمیلی :
برای عضویت در خبرنامه پیامکی، عدد 1 را به 02196884 پیامک کنید.
رضایت مندی مشتری
جشنواره وب و موبایل ایران
جشنواره وب و موبایل ایران
جشنواره کتاب مجازی
برند محبوب مصرف کنندگان
Copyright © 2010 - 2023 Mehromah.ir