مغز به دو قسمت ضمیر خود آگاه یا همان Conscious و همچنین ضمیر ناخودآگاه یا Unconscious تقسیم میگردد. بخش خودآگاه، همان بخشی است که اگر بگویم حاصل ضرب ۹ در ۴ چه میشود(محاسبات ریاضی و منطقی) بهسرعت پاسخ را برای شما فراهم خواهد کرد. این بخش کنترل همه اعمالی را که آگاهانه انجام میدهید برعهده دارد. مثلا وقتی تصمیم میگیرید که دست خود را حرکت دهید، بخش خودآگاه این کار را انجام داده است زیرا حین انجام آن صد در صد آگاه و در حقیقت هوشیار بودهاید.
ضمیر خودآگاه بعنوان نگهبان مغز نیز شناخته میشود. اگر کسی سعی کند که شما را با باور جدیدی آشنا کند که با باورهای قبلی تعارض دارد، این بخش با آن مخالفت خواهد کرد. مثال دیگر اینکه اگر کسی سعی کند شما را نقد یا نکوهش کند نیز این بخش، آن را فیلتر خواهد کرد و در برابر آن جبهه خواهد گرفت.
ضمیر ناخودآگاه چیست ؟
بخشی از ذهن که مسئولیت همه کارهای بدون فکر و آگاهی شما را دارد، ناخودآگاه نامیده میشود. بعنوان مثال، همین اکنون که این متن را میخوانید قلب شما، کنترل دمای بدن شما، تنفس شما و هزاران بخش دیگر، بصورت اتوماتیک انجام میگردد و شما هیچ فکری درباره آنها نمیکنید. اما بهمحض اینکه این موارد را خواندید، تنفس شما بصورت خودآگاه شده است و بصورت ارادی نفس میکشید. همچنین، پس از اندکی، مجددا ضمیر ناخودآگاه کنترل تنفس شما را به عهده خواهد گرفت.
بخش ناخودآگاه، کنترل کننده احساسات نیز هست. اگر بعضی اوقات بدون اینکه بدانید چرا، حس بدی دارید، این کار را ضمیر ناخودآگاهتان انجام داده است. ضمیر ناخودآگاه خاطرات و باورهای شما را نیز در خود ذخیره میکند.
راه صحیح برای تغییر یک باور این است که اول ضمیر خودآگاه را، که مانند نگهبان مغز میماند، بصورت منطقی یا با تکنیکهایی مانند هیپنوتیزم قانع کنید که باور جدید را قبول کند. با این کار، باور مربوطه به ضمیر ناخودآگاه وارد شده و میتواند مورد قبول واقع گردد.
بعنوان یک تمرین، از شما میخواهیم در جایی ساکت بصورت ریلکس نشسته و بصورت ارادی و با آگاهی تنفس کنید. توجه کنید که چگونه بخش خودآگاه، کنترل تنفس شما را بهعهده گرفته است. اما پس از اندکی، کم کم با توجه نکردن به تنفس، نفس کشیدن شما به امری غیر ارادی تبدیل شده و ضمیر ناخودآگاه همانند یک سیستم کنترل پرواز اتوماتیک، شما را کنترل میکند !
برای اینکه در مسیر موفقیت، پیشرفت کنید، باید به خوبی بدانید که این دو بخش از ذهن، چگونه کار میکنند. اگر با طرز کار آنها آشنا باشید، میتوانید از قدرت هردوی آنها در مسیر موفقیت بهره ببرید !
یکی از مثالهایی که چگونه میتوانید از شناخت این دو بخش در زندگی خود بهره ببرید، کنترل احساسات است. از آنجاییکه احساسات توسط بخش ناخودآگاه مغز شروع و کنترل میشوند، غیر ممکن است که بتوانید آنها را متوقف کنید. اما دانستن اینکه، ضمیر خودآگاه است که فکرها را (که دلیل اصلی آغاز احساسات هستند) در ذهن شما پدید میآورد، باعث میشود که شما با کنترل و تحت نظر داشتن فکرها و تفسیرهای درونیتان، بتوانید احساسات را کنترل کنید.
توجه داشته باشید که این نکات و توضیحات در علم ثابت شده و قابلیت ضمیر ناخودآگاه فراتر از اینی که میخوانید است
چگونه ضمیر ناخودآگاه را فعال کنیم؟
فعالسازی ضمیر ناخودآگاه با کمی تمرین و ممارست کاملا ممکن است. در حالی که بسیاری کتابها، مطالعات و تحقیقات در مورد ضمیر ناخودآگاه ما انجام شدهاست، دانشمندان هنوز به طور کامل برخی از عملکردهای آن و چگونگی گسترش و افزایش قدرت بالقوه پنهان ذهن ما به طور وسیع را کاملا درک نکردهاند.
یکی از چیزهایی که مطمئنا میدانیم این است که ضمیر ناخودآگاه ما از اندیشههای ما اطاعت میکند و آنچه که ما از طریق نقشه کشی در افکار میخواهیم را برایمان به ارمغان میآورد. ما اغلب این جملات را میشنویم، "ما همان هستیم که میاندیشیم" یا "ما چیزی میشویم که اغلب به آن میاندیشیم" زیرا افکار انرژی هستند و ضمیر ناخودآگاه ما آنها را به واقعیت تبدیل میکند.
شما میتوانید به آنچه که در زندگی میخواهید برسید در صورتی که بدانید چگونه برنامه ضمیر ناخودآگاهتان را راه اندازی و فعال کنید. هرکس میتواند سلامت ، خوشحال، ثروتمند و موفق باشد اگر از ضمیر ناخودآگاه خود به خوبی بهرهمند شود.
در زیر 5 تمرین گفته شده است که هرکسی میتواند با استفاده از آن به ضمیر ناخودآگاه برنامهریزی شده و خوب برای رسیدن به هرچه در زندگی میخواهد، دست یابد.
1- تعمق (مدیتیشن)
تعمق یک روش بسیار قدرتمند برای کمک به رسیدن به یک ذهن قدرتمند و فعال است. علم ثابت کرده است که تعمق مزیتهای بسیاری از جمله کاهش استرس، ایجاد خلاقیت، تازهسازی و تقویت قدرت ذهنی دارد و به ما برای جذب بهتر آنچه در زندگی میخواهیم، اجازه میدهد.
افراد مشهور موفق، مانند اپرا وینفری، جان آسارف، جک کانفیلد، استیو جابز، دکتر جو ویتال و آریانا هافینگتون از طرفداران انجام تعمق هستند. در واقع اکثر این افراد موفق، دیگران را به تمرین تعمق تشویق میکنند و آن را بخشی از زندگی روزمره خود میدانند.
اساسا، پنج دسته مهم از امواج مغزی در سر ما وجود دارد، که هرکدام در هماهنگی با فعالیتهای فیزیکی و الگوهای فکری ما هستند. و هدف تعمق کاهش سرعت امواج مغزی است، زیرا با کاهش سرعت موجهای مغزی، تمایل داریم فاصلهی زمانی بین افکارمان داشته باشیم و به این ترتیب، ما میتوانیم شانسهای بهتر را برای انتخاب افکار سرمایهگذاری و فعال داشته باشیم.
تعمق آسان است. برای شروع یک مکان بدون سرو صدا و راحت برای نشستن را انتخاب کنید، فقط آرامش داشته باشید و صاف بنشینید و دستهای خود را روی زانوها بگذارید و سپس چشمهایتان را ببندید(طریقهی نشستن به خودتان مربوط است).
تنفس خود را پیگیری کنید. به دم و بازدمتان توجه کنید، فرآیند را احساس کنید و در سکوت در ذهنتان تکرار کنید، "دم ، بازدم". توجه داشته باشید که هر وقت تنفستان آهستهتر شود، ذهن شما آرام خواهد شد.
هرگاه اندیشههای دیگر و یا حواسپرتی وجود داشت، به آرامی افکارتان را به روند تنفستان برگردانید. این را هر روز چند دقیق انجام دهید و شما خواهید دید که تعمق چگونه در حال تغییر زندگیتان است.
2- تجسم
تمرین دوم برای فعال کردن ضمیر ناخودآگاه خود تجسم نامیده میشود. این یکی از سادهترین تکنیکهایی است که هرکسی میتواند برای تقویت ضمیر ناخودآگاه خود استفاده کند.
آیا میدانید که این تکنیک جدید نیست، که بسیاری از ورزشکاران حرفهای و المپیک از سالها قبل از آن استفاده میکردند؟
آنها تصور میکنند که آنها شوت عالی انجام میدهند یا در بهترین حالت برای انجام مسابقات عمل میکنند. آنها این تجسم را هر روز در سر خود انجام میدهند. و درنهایت، ذهن آنها همان کاری که تجسم کرده است را انجام میدهد و نتیجه مطلوبی را به ارمغان میآورد.
اگر فکر میکنید تجسم دشوار است، از تختهی خیال استفاده کنید تا به شما کمک کند چیزهایی را که میخواهید در ذهن داشته باشید به تصویر بکشید.
تخته آرزو تخته سادهای است که در آن شما تصاویری از چیزهایی را که میخواهید، انجام میدهید و یا در زندگی داشتهاید جمع آوری میکنید.
شما از تخته برای به تصویر کشیدن اهداف و رویاهای خود استفاده کنید. هر زمان به تصاویر تابلو مینگرید به خودتان یادآوری میکنید و ذهن ناخودآگاهتان را بر روی چیزهایی که میخواهید تقویت کنید.
جان اسرف ( john assaraf )نویسنده "داشتن آن همه" و همچنین یکی از معلمین،که در فیلم و کتاب پیشگامانه "راز" برجسته شد، یک بار گفت که تصویر خانهای را که دوست داشت از مجله برش داد و آن را روی تخته آرزو خود قرار داد، سالها بعد که تخته آرزوی خود را فراموش کرده بود و به خانه جدیدش نقل مکان کرده بود و تابلو قدیمی خود را دوباره پیدا کرد، با دیدن آن شگفت زده شد زیرا او خانهای را خریده بود که از طریق تخته آرزو آن را تجسم کرده بود.
3- تایید مثبت
تایید غالبا یک روش دست کم گرفته شده است که اکثر مردم به عملکردش معتقد نیستند. درحقیقت تایید شبیه به یک نطق تهیجی(حرف انگیزشی) است که ورزشکاران برای تقویت انگیزه و کمک به بهتر شدن تمرکزشان برای رسیدن به دلخواهشان از آن استفاده میکنند.
به عنوان مثال به بسکتبال توجه کنید. میبینید که بازیکنان دور یک حلقه جمع شدهاند. آنها شعاری را فریاد میزنند تا روحیه و انگیزه بردن بازی را به یکدیگر دهند. این به عنوان یک نطق تهیجی است و تایید اثری مشابه به آن دارد.
دکتر جان دمارتینی(john demartini)، کیهان شناس مشهور و همچنین نویسنده پرفروش، اظهار داشت: "من یک نابغه هستم و داناییام را به کار میگیرم "، در طول زندگی خود به نتایج شگفت انگیزی دست یافت و موفقیتهای برجستهای در زندگی او به دست آورد.
تمرین تایید آسان است. فقط باید هر روز به طور منظم و درون سر خود کلماتی را بگویید.
مشکل اکثر مردم این است که به اندازهی کافی ثابت قدم نیستند. آنها ممکن است تایید را یک یا دو روز تمرین کنند. با این حال پس از چند روز که مشغول کارهای روزمره میشوند آن را فراموش میکنند.
اگر تایید را فقط برای انجام آن انجام میدهید و هرگز احساسی به آن ندارید. هرگز آن کار را انجام نمیدهید. بنابراین دفعه بعد که تایید را تکرار میکنید، آنها را هرچند بار که لازم دارید تکرار کنید ، مطمئن شوید که هر روز آن را مرتبا انجام میدهید و احساساتان را به آن بیافزایید.
4- از ناحیه راحتتان خارج شوید
اگر در مورد فعال کردن ضمیر ناخودآگاهتان برای دستیابی به خواستههای زندگیتان جدی هستید، باید به بیرون آمدن از منطقه راحتتان تمایل داشتهباشید.
خروج از منطقه راحتتان میتواند یک تمرین قدرتمند باشد که میتوانید برای تقویت قدرت ذهنیتان از آن استفاده کنید زیرا شما با انجام کارهای خارج از عادت رشد خواهید کرد.
مطالعات ثابت کردهاند که سفر به مکانهایی که قبلا آنجا نبودهاید بسیار خوب است. آیا میدانید چرا؟ این به این دلیل است که هنگامی که شما به مکان دیگری که تاکنون آنجا نبودهاید سفر میکنید، مسیرهای عصبی جدیدی درمغز ایجاد میکنید. شما کاری انجام میدهید که تاکنون انجام ندادهاید از این رو نرونهای مغزتان با یک روش جدید به یکدیگر متصل میشوند و مسیرهای جدیدی را ایجاد میکنند.
هنگامی که شما چیزهای جدید را انجام میدهید یا تجربه میکنید، در واقع منطقه راحتی خود را گسترش میدهید. شما ناخودآگاهتان را برنامه ریزی میکنید تا برای انجام کارهای غیرمتعارف و متفاوت فکر کند. در نتیجه سطح اعتماد به نفس شما افزایش مییابد و در درون بهتر رشد میکند.
به همین دلیل است که کارشناسان ما را به بیشتر سفر کردن ، تجربه کارهای جدید و تلاش برای چیزهایی که قبلا هیچ تلاشی برایش نکردهایم، تشویق میکنند.
شما همیشه به خوردن غذا در همان رستوران همیشگی یا تکرار یک زندگی روزمره معمول مجبور نیستید. تازگی را تزریق کنید و زندگی را با انجام کارهای جدید زندهتر کنید، سعی کنید به رستوران جدید بروید، موزهها را ببینید، صحبت به زبان جدیدی را یاد بگیرید، یاد بگیرید که آلت مسیقی که همیشه میخواستید را بنوازید، راه دیگری را برای کار امتحان کنید و ژانر متفاوتی کتاب بخوانید.
5- تمرین نوشتن آزاد
نوشتن آزاد درست شبیه به طوفان مغزی است. این فرآیندی است که شما باید افکار خود را روی کاغذ بنویسید. این تکنیکی است که غالبا نویسندگان برای غلبه به قفل نویسنده (وقتی نمیتوانند چیزی را اضافه کنند) استفاده میکنند. درعینحال، این تکنیک تنها مختص نویسندگان نیست، هر کسی میتواند نگارش آزاد را برای غلبه بر موانع روانی و همچنین فعال سازی بیشتر ضمیر ناخودآگاه خود استفاده کند.
هنگامی که شما نوشتن آزاد را انجام میدهید، شما به مشکلات و موانع روبهرویتان واقف میشوید و فرآیند انجام آن به شما اجازه پاکسازی ذهنتان را میدهد و احساساتتان را از ناهنجاری ذهنتان جدا کنید.
و درست مثل تجسم و تایید ، نوشتن آزاد را نیز باید هر روز بهطور پیوسته انجام دهید تا اثر آن را ببینید. اگر یکی دوبار انجام دهید کارایی ندارد.
نوشتن آزاد نیز مانند تعمق میتواند به شما آرامش بیشتر دهد. علاوه بر آن فرآیند خنثی سازی افکارتان شما را خلاق تر میسازد زیرا شما داستان خود را بر روی کاغذ طراحی میکنید و این باعث میشود که عضلات خلاقیت شما قوی تر شود.
یکی دیگر از مزایای شگفت انگیز که شما میتوانید از نوشتن آزاد بگیرید این است که شما یاد میگیرید به خودتان بهتر اعتماد کنید. هنگامی که هرچیزی در ذهنتان است را مینویسید ، شما خودتان را بهتر میشناسید و میتوانید اعتماد بهنفستان را در پروسه نوشتن و استفاده از ذهنتان افزایش دهید.
ضمیر ناخودآگاه شما یکی از قویترین ابزارهایی است که شما در طول زندگی داشتهاید و به آن توجهی نکردید. استفاده از آن و فعال کردن آن برای رسیدن به اهدافتان را یاد بگیرید، رویاهای خود را به سرانجام برسانید و همه چیزهایی را که در زندگی میخواهید به انجام رسانید.
"پیشنهاد میکنم این مطالب را با دوستان خود نیز به اشتراک بگذارید"
پارسا سلطانعلی